سه شنبه ۲۹ خرداد
|
|
سکوت داشت ساز میزد که تیک تاک عقربه پیدا شد
|
|
|
|
|
معنی آزادیم این روزها مبهم شده
|
|
|
|
|
تقدیم به مادرم و همه مادران سرزمینم ایران
|
|
|
|
|
تموم عمر صد بهار، محو محال گشته ایم
|
|
|
|
|
شب است و تیره بختی ها گریبان گیر انسان است...
|
|
|
|
|
میوه یِ بهشتی است،مادر
هدیه یِ رب العالمین است،مادر
|
|
|
|
|
غم نان خوردن و بی دینی ما کفران است ؟؟
|
|
|
|
|
بیا تا روزهای سرد زمستان را باهم سر کنیم
نگاه به این فصل، از دریچه ی دیگر کنیم
|
|
|
|
|
وسعت سرگردانی
کس نمی داند
چون گل آفتابگردان
وقتی
آسمان ابری ست.
عابدساوجی
|
|
|
|
|
زیبایی بی نهایتِ بعضی ها
چشمانِ پُر از نجابتِ بعضی ها
شرمنده نموده حاتمِ طائی را
لبهای پُر از سخا
|
|
|
|
|
امروز که عاقل شده ای یار که هستی؟
|
|
|
|
|
تو محکومی
به حراج بوسه های زنانه ات
|
|
|
|
|
می سپارم خود را به خیال این زن
می نوازد زیبا
زندگی را بی ساز
|
|
|
|
|
پر رمز و راز اون چشمات، نگام کن من دوباره زنده میشم
دست گرمت جون پناهه، باز کن آغوش امنت من دوباره
|
|
|
|
|
خلاصه اینکه مادر اولین پیامبر برای هر کسی هست که ایه های رسالتش از لالایی شروع میشه تا...
|
|
|
|
|
انبوهِ نام و نشانهام مادر
هجوم عابران
که به سینهام کودکانِ بی سر میدهند
|
|
|
|
|
مات رخسار او شدم عمری
غزلم ناسروده باقی ماند
در غیابش به جام روکردم
آبرویم به دست ساقی ماند
|
|
|
|
|
در غزل ها و رباعی ُ دوبیتی ها هم
هی سرودم که تو را دوست... نمیفهمی خو...
|
|
|
|
|
لشکرِ اشعــارِ من گویا به راه افتاده است
نیمه شب دنبالِ چشمــانی سیاه افتاده است
|
|
|
|
|
کدامین نعمت ، شما کافران
ز جن انس تکذیب کردید هان
|
|
|
|
|
محــو تما شـــــــای تو و ، سرو بلند پیکرت
وای اگر که وا کنی چا در مشکی از سرت
|
|
|
|
|
به هر سینه برشته
که رسیدی
نامِ مرا آواز کن!
|
|
|
|
|
مرگ و شا دوس مرگ و شادوس شعار مدایم در غلا
اونم موگفت دنگ نکنید بی ادبا بچه ولا
|
|
|
|
|
دلخواه ما به خواهش، دلِ ديگران گذشت
گر شاد بود اين دل وگر غم بُدش1 گذشت
اين دل هم
|
|
|
|
|
به خودت که می رسی چه بی نظیر می شوی
جسم نازم این روزها چه زود پیر می شوی
|
|
|
|
|
زیبایی روی تو مرا کرده خزانی
|
|
|
|
|
تا كه سيب از درخت عشق افتاد
لحظه راندنم شد از جبروت
چون كه ابليس روح عاشق شد
سوخت پروا
|
|
|
|
|
مَرا چَشم و گوش و دست و پا او داد
وَ مَن أَرادَ یَعُودُ أَنعُمَ اللهِ ما
|
|
|
|
|
عکست و دیدم و برات گریه کردم
خدایا ببین براش گریه کردم
|
|
|
|
|
من سفیر کوی باران
در پی یک بغلم
من گل تنهای گلدان
در پی یک نظرم
|
|
|
|
|
جان ترین ، روح ترین ، ناب ترین ، مادر من ...
|
|
|
|
|
خَفَقانِ درد آلوده را
بر خویشتن
دنیایی ساخته بود
تاریک و نَمور
در انحطاطی بی همتا
نا امید و در
|
|
|
|
|
روایتی از گم شده ها و مسیرهای صعب العبور عشق
ارادتمند - روح انگیز ( فرح ) امیدی _ شیراز
1398/
|
|
|
|
|
همان بهتر که آدم زن نگیرد
|
|
|
|
|
بشنو از نی چون حکایت میکند
درد دل را نــی روایـت میکنـد
نشنو از دل هر کسی دل دارد و
در جهـان بینـ
|
|
|
|
|
حال من باز پریشان کردند
سرسجادچرا ؟ خواب سراغم آمد
می شتابم یک شب
که بیایم پیشت
|
|
|
|
|
مردم سودجو را جهان دیگریست *** عاقلان را خواب خیال دیگریست
|
|
|
|
|
تو بمان دم پنجره ی صبحگاه باز
بوسه ام را با بوسه برگشت بزن باز
|
|
|
|
|
تقدیم به همه ی مادران عزیز
|
|
|
|
|
پنج گل خوشبو به جهان ،
آنچنان عطروصفایی داده
بوستانی بیکران گل معطر،
ازبوئیدنش به حیرت افتا
|
|
|
|
|
هر آنچه فرد بشر را ،چو دوست بگزيدم
كه بود آنكه ،من از دست او نـرنجيدم
زِ
|
|
|
|
|
من از این خونه که بی تو...
|
|
|
|
|
با خندە و نگاهی درعکس تو عجینم
ای لابهلای شکها محکمترین یقینم
|
|
|
|
|
من پر از عشقم به حد انفجار
کرده ام نیلوفری آبی شکار
|
|
|
|
|
پیچ مویت مرا شیدا کرد
مرا از عشق تو آگاه کرد
|
|
|
|
|
روزی خودم را به دار خواهم زد
روزی که نزدیک تر از فرداهاست.
|
|
|
|
|
همنشینی با بزرگان کار یک ارزن نیست
|
|
|
|
|
تکه های الماس
غزل بچشم تو میگویم و نمی خوانی
فقط به شوق تو میمانم و نمی مانی
دگر بیاد رخت مبت
|
|
|
|
|
مجنون به کربلا رسید و به گنبد نگاه کرد
|
|
|
|
|
یا زلزله به راهست یا سیل و برف و طوفان
کولاک کرده این شانس در سرزمین ایران
|
|
|
|
|
جهان چون دریایی زنده است
با موج های خروشان
|
|
|
|
|
چند وقتی است هوای غزلم بارانیست
آسمان کلماتم همه اش طوفانیست
|
|
|
|
|
من ندانستم آخر ،من که بود
از من و من ها به جا نقشینه ها
|
|
|
|
|
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید..
|
|
|
|
|
خاطرات را ،
می زنم ورق ...
|
|
|
|
|
در دنیای مجازی
یه لایک چیز کمی نیست !
|
|
|
|
|
رفیــقِ رنـــجِ دورانـم ، برایت قصـہ می خوانم
کہ جـان کَنـدن در این دوران ،بنـامِ زندگانی بود
|
|
|
|
|
غرقهی حیرتم و مات تماشای تو ام
نکند پیش خدا علت و امکان منی
|
|
|
|
|
دخترم من دختراین انقلاب
شعله ای در سرزمین آفتاب
من نفس با عطر قرآن می کشم
آیه آیه نور در جان می
|
|
|
|
|
مرگ غرق شدن در خوابی ست....
|
|
|
|
|
کام میزنم بر تن سیگار زود زود وتو نیستی...
بغض دارم وسیاه میشه روزگارم وتونیستی...
میجویم احوالتو
|
|
|
|
|
هرچند به خاک پیکر او افتاد
گلبرگ تنش شبی به هر سو افتاد
سرمست شد از عطر تنش هر گلزار
تا روی زمین
|
|
|
|
|
بوسه ای از لب شیرین تو...
|
|
|
|
|
سوزه عشق ..عارفانه 551
از دوری تو ای یار دردی است جاودانی
از پیکرم نمانده ،جز پاره استخوانی
غم
|
|
|
مجموع ۱۲۴۸۲۷ پست فعال در ۱۵۶۱ صفحه |