دوشنبه ۱۰ مهر
شعر آئینی
|
|
ماه دردامان ابری تیره پنهان مانده بود
چون کویرتشنه ای درسوگ باران مانده بود
|
|
|
|
|
این چه روز است که شب گشته چو روز
این چه شب خواب ربوده چون روز
همه اوقات شده در هم و گم
|
|
|
|
|
( به گندم زار زلف خوشه چینی )
|
|
|
|
|
ای عشق زعامتت مبارک بادا
این جامه به قامتت مبارک بادا
|
|
|
|
|
شاه بی مثل حسن، فاتح جمل حسن
شور اشتیاق حسین، شور هر غزل حسن
ای گل وفا حسین، میکشی مرا حسین
عش
|
|
|
|
|
اگرم نصیب زیارات ، طلب از برای خدا کنی
به حریم حضرتت چو رسم ، همه درد من تو دوا کنی
|
|
|
|
|
صفررفت و دگرباره بهاران ربیع آمد
پس از دورخزان گاه گل افشان ربیع آمد
|
|
|
|
|
احمد شده مسموم و حسن وای چه زهری
زهری برِ زهرِی شده زهری مثل نهری
مولام رضا زهر به
|
|
|
|
|
دوست دارم که دلم باز رود سوی رضا
تا تماشا کند هر لحظه گل روی رضا
|
|
|
|
|
چایی بریز نوکر ارباب بیکفن
زیرا کسی به جز تو عبادت نمیکند
|
|
|
|
|
تو می بینی هوای صلح امروز
و من امروز و فرداهای پیروز
به چشم خود ید بیضا بدیدند
ولیکن سامری را برگ
|
|
|
|
|
شعر درباره امام رضا علیه السلام
|
|
|
|
|
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
|
|
|
|
|
ایام تبلور جفا آمده است..
|
|
|
|
|
دل به عشقِ کویِ اربابم حسین آکنده ام_جان نثارم در طریقش تا به دنیا زنده ام
|
|
|
|
|
امام دومینِ من
بمیرم بی ضریح هستی
حسن نامت، کَرَم کارت
غریبی تو بقیع هستی
|
|
|
|
|
من ندارم اگر که یک خوبی
عاشقم بر امام خوبی ها
|
|
|
|
|
این روزهای من خدا ،کی می شود طی
|
|
|
|
|
بر سر درِ جنّت بنویسید به زر
وارد شود هر کس که بوَد مستِ حسین
|
|
|
|
|
اربعین آمد و عالَم همه در شور و نوا_تازه شد ماتم عاشور و، غمِ کرب و بلا
|
|
|
|
|
امشب هوای کربلا دارد دل شوریده ام
توفان به پا گردیده از سیل سرشک دیده ام
|
|
|
|
|
اربعین ست و همه در تب و تاب
همه اند منتظران نور ناب
این چنین شوق دل اهل دلا
|
|
|
|
|
به دوش هر مسلمانی، دِینی است_جهاد از بهر دین واجب عینی است
|
|
|
|
|
خیمه روی باورهادرکلام فیل هواکردن
پیروزی بی سرانجام
|
|
|
|
|
پیروِ حق، در جهان آزاده است_بهرِ این آزادگی، دلداده است
|
|
|
|
|
نسیمی جان فضا می آید بوی کرب و بلا می آید
بی تابی این نوکر در دیدار ارباب به سر آمد
و این بنده گن
|
|
|
|
|
سجده بر حق میکند توحید را اثبات ، اگر
سجده کردی رو به ایوان طلایی بهتر است
|
|
|
|
|
سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی
|
|
|
|
|
من با حسنمم حسن بغل کرده مرا
نور خفنم که فاطمه کُشته مرا
من در حرمم که خود حرم هست مرا
|
|
|
|
|
آن شب خرابه، چه نورباران بود_گوئی که خورشید، دَرَش مهمان بود
|
|
|
|
|
از ازل عشق تو دارم در دل ای مولای عشق
می درخشد نامت ای خورشید بر بالای عشق
|
|
|
|
|
تاکی.! فریب ادعاها ی ساختگی
|
|
|
|
|
حبِّ علی(ع) و آل او در سینه دارم_با عشقِ مولا اُلفتی دیرینه دارم
|
|
|
|
|
سلام بر آمنه امن و امینم
سلام بر حوریِّ هودج نشینم
سلام بر شهپر عشق پیمبر
سلام بر «ها»
|
|
|
|
|
ماتاقیامت در "عزایِ" ماتمِ تو_در سوگ بنشینیم به هیئت، در غمِ تو
|
|
|
|
|
کلاس درس عاشقی در کربلا بر پا می شود
دلدادگی و جانبازی و شیدایی معنا می شود
|
|
|
|
|
زِ بی رحمی و ظلمِ خصمِ ملعون-ببارد جایِ اشک از دیده ها خون
|
|
|
|
|
ز زیبایی اش مات و حیران شدند
همه محو آن ماه کنعان شدند
|
|
|
|
|
مرغان بلادیده ی
آن دشت عطش خیز
|
|
|
|
|
( بسم الله الرحمن الرحیم ... و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین
و لایزید الظالمین الا
|
|
|
|
|
هوائی شدم در هوایت حسین_همه هستیِ من فدایت حسین
|
|
|
|
|
گریه کن بر حالِ خویش و سنگ زن بر بالِ خویش
مغزها پوسیده امواج لجن در کامِ ماست
ما زبان بسته به
|
|
|
|
|
دل من رفت شبی ناحیه کرب و بلا
تا شود ریزه خور خوان غریب الغربا
|
|
|
|
|
امام حسین
ای قافله سالار شهیدان خداجو
تو سِبط نبی، ناطق قران مُبینی
قسم به علی و حسن و فاطمه زهرا
|
|
|
|
|
به یاد آور هراس و ترس های تیره شبها را
دعاهای مکرر را و ذکر زیرلب ها را
|
|
|
|
|
امروز شفق چون تن ِسرخی به صلیب است
عادل به سر ِ نیزه وُ بیداد نقیب است
|
|
|
|
|
ای که همواره شوی یار حسین
یکدل و طالب و پرگار حسین
در دلت پاس بدار یاد حسین
|
|
|
|
|
با عشقت ای حسین ز رضوان گذشته اند
|
|
|
|
|
شد آب خجالت زده ی این دریا
زینب حسنی (دنیا )
|
|
|
|
|
محرم
رباعی
ای آب، بگو زخم گلو، یعنی چه
لب تشنه شدن بر لب جو، یعنی چه
ای آب، تو را قسم به ا
|
|
|
|
|
ابری حمایل شده ،
به روی این دشت
|
|
|
|
|
دلمرده ام عزیز، ببخشید اجازه هست ؟ خاکش کنند قلب مرا در رواق تو؟
|
|
|
|
|
( بخوانید روضه ی شش ماهه اش را
به اشک دیده و آه از ضمیری )
|
|
|
|
|
می رود بر روی نیزه آفتابی خون فشان
می رود تا عشق را روشن کند بر شامیان
|
|
|
|
|
روزِ عاشورا چو آن سردارِ عشق
|
|
|
|
|
به جرم آنکه ای معشوق
به دل شوق تورابردن
|
|
|
|
|
سقوطِ آدمی دراین حوالی ،
شکِ سقوط را ز دل می ربود
|
|
|
|
|
فردا نصیب ما شهادت است
فردا نصیب ما در «آغوش خدا» خفتن است
|
|
|
|
|
آموزگار عشق و عاشورا حسین است
ما مکتب کرب و بلا را دوست داریم
|
|
|
|
|
که بود ،
که پس از گل محمدی ،
آرامش را از کوچه ربود ؟
|
|
|
مجموع ۳۸۶۱ پست فعال در ۴۹ صفحه |