خداوندا درودی از تو باشد بر محمد وآل پاکش تا قیامت
درختی پر تناور ازپیام آور تا بروید جایگاهی در رسالت
ملائک بر زمین آیند وآرند از برای مردمان نور هدایت
همی اهل محمد وارث وحی اند و معدن علم وسخاوت
خداوندا درودی از تو باشد برمحمد وآل پاکش تا قیامت
به آن کشتی که آرام گیرد دراین بحرطوفان با صلابت
که هرکس را در این کشتی سوار باشد بماند درسلامت
چوروی گردان شود ازکشتی اش غرقه کند بحر هلاکت
اگر سبقت بگیرند زین سفینه همی خارج بگردند از دیانت
همی جا ماندگان از سفینه چو کنعان نابودگردند تا بغایت
چوهمراهان کشتی اهل نجاتند بسان حضرت سام دررفاقت
خداوندا درودی از تو باشد بر محمد وآل پاکش تا قیامت
که اینان چون حصاری محکمند وفریادرس با چشم عنایت
چو درماندگان روی آورند براهل یاسین بهر یاری وشفاعت
پناهی می برند بیچارگان بر در آل رسول از روی کرامت
که آنانند نگهبانان پاکی به هنگام فتنه ظالم و اهل شقاوت
خداوندا درودی از تو باشد بر محمد وآل پاکش تا قیامت
درودی بس فراوان که بیتش خشنود گردد با اهل سعادت
چو حق احمد وآلش ادا گردد به تقدیرتو ای رب قداست
خداوندا درودی از تو باشد بر محمد وآل پاکش تا قیامت
که اینان همی باشند گروه پاکی ونیکی به عالم چون طبابت
چنین بنوشته اندتقدیر آل یاسین که گشتند برگزیده با فراست
همی واجب بکرد ادای حق آنان با محبت زروی حلم و اطاعت
خداوندا درودی از توباشد بر محمد وآل پاکش تا قیامت
خداوندا بلطف ورحمتت آبادگردان قلب من رادر عبادت
که تارسوای عالم من نگردم چوگردنگش شدم با این فضاحت
به دستگیری مسکین و بیچاره مرا روزی بده تا حد طاقت
کرم بخشا به فضلت ز آن جودی که داری از عطا تا بی نهایت
که عدلت را همی گسترده سازم درحیاتم از نگاه با صفایت
الهی به شعبانت بگستردررحمت که آیم من بسویت درپناهت
همی ماه نبی شد ماه اشرف بررسل اندر سرایی با شرافت
به هنگام نماز وروزه گردید شاکر ولایق همی در بام صداقت
شب وروزهای شعبان ، محمد خاضع افتاد بر بن خاک با حرارت
وزین پس تومرایاری بکن برطاعت ازاحمدکه کوبم بردرت ساز انابت
شفیعش ساز زسویت برمن و راست فرما راه خود اندرسرا و خانقاهت
به سلک دین احمد مرا پیرو بساز تا که همواره گردم من براهت
گناهم را بپوشانی تو ای رب که تا خشنود باشی زمن با آن نگاهت
دررحمت و لطفت گشا بربنده خویش که درجنت شوم من درجوارت