چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت
|
دفاتر شعر حمیدرضا محمودی (ناجی)
آخرین اشعار ناب حمیدرضا محمودی (ناجی)
|
در بندِ این خرابهی متروکه
یک روز و شب به منزلهی سالیست
همچون پرندهای که درونِ قفس
در آرزوی پر زدنِ بالیست
راهی پر از طراوت و زیبایی
از لا به لای میله نمایان است
اما در این حصارِ عبث آلود
معجونی از هلاکت و ویران است
عصیان گرفته ثانیه هایم را
در این جهان و مسلخِ پیچاپیچ
تا شب اگر که تاس بیندازم
یک پشتِ یک میآید و دیگر هیچ
احساسِ شرم میکنم از این که
سربارِ روحِ خستهی خود هستم
اینجا همان جهانِ شباهت هاست
من انتهای مضحکِ بن بستم
تکرار میشود شب و بختکها
تکرار میشود غم و تنهایی
از عمقِ این فجایعِ تکراری
آمد ندا : هنوز تو اینجایی...؟!
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم | |
|
درود بر شما عموی عزیز سپاس از حضور گرمتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.