صفحه رسمی شاعر شاهزاده خانوم
|
شاهزاده خانوم
|
تاریخ تولد: | شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۲۵ |
برج تولد: | |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۳۱۹۶۸ |
تا کنون 559 کاربر 6248 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: بوی نَم ِ ترس آزارش میداد؛ دائما قلنج انگشتانش را میشکست و از پنجرهی نگرانی به آیندهی ماتَش خیره شده بود و به صعود از ارتفاعات تنهایی میاندیشید...
«شاهزاده»
و در نهایت اینکه...
در قلب هر سیاهی فصل جدیدی از رویش من آغاز خواهد شد.. مرا از هیچ رویداد تلخی هراسی نیست..چرا که این من ِِ شگفت انگیز آگاه بارها به من . سر به هوای ِِ ناگاه ثابت کرده.. می توانم بسازم فردایی را که دیروزش به منفی صفر درجه ی بودن رسیده بود.. *شاهزاده* |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۲۷۰۷۹ در تاریخ جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲ ۲۲:۴۸
نظرات: ۵۴۰
ثبت شده با شماره ۱۲۶۳۳۳ در تاریخ چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۴۹
نظرات: ۳۴۷
ثبت شده با شماره ۱۲۳۸۴۴ در تاریخ دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ ۲۲:۰۹
نظرات: ۴۰۸
ثبت شده با شماره ۱۲۳۰۸۹ در تاریخ پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ۰۲:۱۵
نظرات: ۳۷۱
ثبت شده با شماره ۱۲۲۷۳۶ در تاریخ شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۰۳
نظرات: ۵۱۶
مجموع ۳۱ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر شاهزاده خانوم
|
|
آرامش عزیزم؛ خواهر خوبم💚 شنیدن خبر درگذشت پدر مهربونت خیلی جانسوز و تاسفبرانگیزه و تصور اینکه الان چه حالی داری دردناک، افسوس که کاری از دستم ساخته نیست
|
|
|
|
سَر ِ شب رسیدیم *حوصلهدون*، *بیحوصله* آروم بنظر میرسید و مثل روزایی که با حوصله بود رفتار میکرد؛ صبورانه و متین... با حالاتی که داشت حس کردم یه قدم به فراموشیت نزدیک شدم و
|
|
حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۱۹۳
|
|
غم سنگینی مرا سخت در بر گرفته بود. با خود گفتم *ذکر یونسیه* قطعاً کارساز است و مرا از وحشتی پوشالی رها خواهد کرد. چندین بار به زبان آوردم؛ اما قلبم پذیرای زبان ِ ذکر گویم نبود و وقت ِ
|
|
حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۲۲۹
|
|
*«آی.. تویی که دیگر ندارمت»*!... چه حرفها؟ من که دیگر ندارمت... حواس ِ پرت ِ حواسم را میبینید؟ هوای شما را بیهوا در سر می
|
|
پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ۰۴:۵۶
نظرات: ۲۲۴
|
|
از وقتی رفتی حوصلهی *حوصلهام* سر رفته، حتی حوصلهی منم نداره، بعد اینکه کلی نِق میزنه و *نِقدونش* پُر میشه، میره یه گوشهی *حوصلهدونم* میشینه و سُما
|
|
سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ ۰۴:۵۱
نظرات: ۲۴۷
مجموع ۴۹ پست فعال در ۱۰ صفحه |