سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 28 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت حكيم عمر خيام
22 ذو القعدة 1446
    Sunday 18 May 2025
    • روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

    يکشنبه ۲۸ ارديبهشت

    عصر چای

    شعری از

    سیده نسترن طالب زاده

    از دفتر فـــرارؤیـــــــــــــــــــــا نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ ۷ ساعت پیش شماره ثبت ۱۳۷۸۲۱
      بازدید : ۸۵   |    نظرات : ۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده


     
    قلبم
    ارغنون نازکیست
    چینی نقره _فام زیبایی،
    .
    .
    .
    هر عصرگاه
    بوسه های  زرِشکی ساسکس، تویی!
    ای خامه ی غلیظ شیرینترین آغوش!
    ای زبان مادری اَم
    با چای های دارجلینگ
    چگونه
    عطر تو سر میرود،
    .
    .
    .
    که چنین باشکوه و  زیباایی؟! 
    _چون زُلالی  باران  در رویاها_
    ،
    در فراسوی طبلها و ترومپتها، اما
    در استغراق ِ شکوه امواجم
    از عقیق و سیبهای سبز
    و ردای مخمل خزه
    بر شانه های  بیداران، رقصیست
    ،
    می ایستم
    در دستهایم اکلیل کوهی و ملیله ی آفتاب میبارم
    .
    .
    .
    مــــن،شیدا
    با طعم مُشتی خاک خون زده
    از شکوه ببرهای بنگال
    از ابرهای حزین هیمالیا،
    از رگهای بلند فردا می آیم
    .
    .
    .
    تاریخ ام
    _نه سگ ولگردی در خود ریخته،
    نه گدای بی سروپایی_
    .
    .
    .
    گیسوان ماهونی ام را  کنار میزنی
    تا آینه های ملکوتی  این آرایه ی صدف، 
    زخمی کند تکه های تبسم یکتایی  را، دگرباران
    .
    .
    مــــن
    با قلَمی چون سوگند سپهداران،
    مـــــن
    با زغال درختی از سپهر ستایشگران
    با کلاه قرمزت عهد میبندم
    این خاتمکاری چهل آسمان تا ابد
    ، پا برجاست..
    .
    .
    .
    آری
    مـــن،
    از قرنهای دور
    از محاکمه ی قدیسانی بزرگ آمده ام
    و دوباره
    زیبا ترین آوازها را در شبی،
    که بیستون  ویرانترین سرزمین جهانست، خواهم خواند
    .
    .
    .
    من
    از زخمه های شور
    _در مادرانه ی موسی عمران ع _
    برای انسان 
    برای انسان
    برای انسان آمده ام
    و این
    جز نوشِش شرفی نسبی در
    پیش _ نام اهورایی اَم، نیست!
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر
    ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

    محمدرضا آزادبخت

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1