صفحه رسمی شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
 منوچهر فتیان پور (راد)
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۴۲ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | شوشتر |
علاقه مندی ها: | شعرهای آئینی ،غزل،اجتماعی،قصیده،مثنوی، رباعی ،عاشقانه.... |
امتیاز : | ۱۲۶۴ |
تا کنون 134 کاربر 412 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
|
لیست دفاتر شعر
۱ |
|
۲ |
|
۳ |
|
۴ |
|
۵ |
|
۶ |
|
۷ |
|
۸ |
|
۹ |
|
۱۰ |
|
۱۱ |
|
۱۲ |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دیدی زیبایی چشمم حیرت خوااااااااااه تو شد
همه اااااااااااااحساس دلم رو به زادگاه توشد
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۶۵۴ در تاریخ دیروز
نظرات: ۵
|
|
گرفرمان دهی جاااااااام می زدستت بنوشم
سوار براسب به یااااااادت می جشنت بنوشم
آنگاه که حدیث خوانم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۶۲۲ در تاریخ ۳ روز پیش
نظرات: ۳
|
|
دل من یاد تو کرد چو شب عید پارسال
همین روز همین ایام آشفته هر سال
چنان شب قدر واسه ی تو بگ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۶۰۱ در تاریخ ۵ روز پیش
نظرات: ۱
|
|
به اسم چشم بادامت پرهیز داری
توی جمع چهره ی سحر خیز داری
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۵۶۴ در تاریخ ۶ روز پیش
نظرات: ۲
|
|
نقشی از شیرین بکشیدم با پروانه نیای سربزنی
دست زیر چانه دمی شانه سرتاسربرسربزنی
وقت دلداری تو ع ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۳۲۹ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۶
مجموع ۱۱۸ پست فعال در ۲۴ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
|
غروب روز یکشنبه مسافر زده بودم تا چهار راه طالقانی موقع برگشت که قصد داشتم برم منزل خانم بسیار زیبایی کنار خیابان صدا زد تاکسی شهرک سلمان دربست ، ایستادم جلوی پاش ترمز کردم گفتم خانم
|
|
|
|
درهوشیاری بودم که از کنار اداره ردمی شدم و خودروی پشت سرم ترمز گرفت و ایستاد نگاه به پشت سرم کردم دیدم از دوستان قدیمی است گفت به پر بالا حالا که سوارشدم ؛&nb
|
|
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ ۰۷:۳۴
نظرات: ۰
|
|
ساعت 10/13 دقیقه11/12/1403 تماس با تاکسی سرویس گرفتم به مقصد فرودگاه سردار سیلمانی سرویس آمد دربین راه راننده گفت چه موسیقی مد نظر شما است بگذارم/ برات از یساری باشه و یا
|
|
|
|
ستیلا جان ؛تو دوست منی درسته ؟بله چرا که نه ؛ بگو عزیزم چیزی شده که من نمی دونم ، تورا خدا ببین ساتین اگه از چیزی ناراحتی و نگرانی ویا چیزی نیازداری که از من بر می یاد نگی سخت از تو ناراحت می شم ببین
|
|
|
|
الوچند بار تماس گرفتم پسر چرا خودت وسلطان جواب نمی دیدید خوابید ؛بیدارین معلوم هست چی شده وچیکار می کنید علیک سلام خوب باشه سلام ببین فردا پنج شنبه است خب متوجه میشیدبله بله متوجه شدم
|
|
مجموع ۲۰ پست فعال در ۴ صفحه |