شنبه ۴ اسفند
اشعار دفتر شعرِ غزلیات شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
|
سراسر تنت سما احساس ناب دیدم
با هرشهاب و ستاره در رویا دویدم
|
|
|
|
|
همه دا ر و ندارم جز تو یاد آوری نیست مرا
دم میخانه به نشستم پر نفسی نیست مرا
|
|
|
|
|
"طاقتم سرآمده " آن روی پرهیزگارت به جاست
عشق، عاشق شدن بی طالبانت فرصت "طلاست"
|
|
|
|
|
اومرامی خواند ودلبسته رخشان می کند
تا من تب می کنم او غصه اذعان می کند
بغض های کهنه را همچون
|
|
|
|
|
جسور بودم و صادق دلم هوای تو بود
به پایه عشق ات قسم، دلم دوای تو بود
به باد تکیه نکردم که نشکنم
|
|
|
|
|
پر اشتها داغم، بی تابی و بالا بالا می روی
مرغ عشق پیون و گلگون با تقلا می روی
با یک هزل با
|
|
|
|
|
خواب دیدم روی بی آرایش مجنون تو را
فکر کرده ام دل نکندی زچشم افتاده ای
خود نفهمیدم مجنون
|
|
|
|
|
چه کردی، شادی شاهد غم های تو گردید
گمانم مشق عشق دیروز را بدخط نوشتی
|
|
|
|
|
دفترت باز کنی نام مرا می بینی
دم دروازه نشین دست بقلم می بینی
همتی کن سراغی زدلِ بیمارم کن
|
|
|
|
|
اشک تو
اشک می ریخت زچشمانت ،بخواب دیدم تورا
قلب توبا صدایش گفت ، دوربودم ،از توچرا؟
گردلم ، عمری
|
|
|
|
|
نه چندان عاشقم
که مجنون بدانی مرا
نه آنقدر خالی ز عشق ...
|
|
|