صفحه رسمی شاعر مهرداد عزیزیان
|
 مهرداد عزیزیان
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران کلاسیک |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ | شغل: | آزاد |
محل سکونت: | اصفهان |
علاقه مندی ها: | موسیقی و سفرو گاهی کتاب |
امتیاز : | ۱۵۷۶۲ |
تا کنون 459 کاربر 4791 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: در اصفهان به دنیا آمده ام و زندگی میکنم.تحصیلاتم دیپلم است در رشته ی ریاضی که آنهم برای اینکه بفهمی زندگی آنچنان که فکر میکنی جدی نیست کفایت میکند. غم را میشناسم و احتمالا شادی را.شاعرم اما فعلا مجال شاعر مسلکی ندارم پس تا اطلاع بعدی شاعر میمانم.اندکی شعر میدانم اندکی موسیقی و رویایم سفرِ بی مقصد است |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا!؟ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۸۴۵۰ در تاریخ ۱۱ روز پیش
نظرات: ۱۴۶
ثبت شده با شماره ۱۱۷۹۳۹ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۱۴۳
|
|
خو کردهام با هیچ.... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۷۴۶۷ در تاریخ شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ ۲۳:۳۹
نظرات: ۱۶۷
|
|
یک نظم بیتناسب معیوب ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۶۹۰۳ در تاریخ سه شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۵۸
نظرات: ۱۴۳
ثبت شده با شماره ۱۱۶۴۸۰ در تاریخ دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
نظرات: ۱۳۰
مجموع ۱۷۹ پست فعال در ۳۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر مهرداد عزیزیان
|
|
بیتخلص که بود؟ در تابستان سال ۱۳۹۹ ، زمانی که در وضعیت چندان مطلوبی از نظر روحی روانی نبودم " که البته اکنون هم ادعایی در مطلوب بودنش ندارم" به توصیهی یکی از رفیقان شفیق دست به قلم شد
|
|
چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ ۰۲:۵۶
نظرات: ۳۲
|
|
زندگی زیسته و نزیسته ی عزیزیان فصل ششم داشت هفت سالم میشد که بابام به اصرار مادرم چون میخواست دوباره مرکز شهر ساکن بشیم و به اقوامش نزدیکتر، خونه ی دویست و شصت متری رو فروخت و با کلی قرض و و
|
|
چهارشنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۰ ۰۳:۱۹
نظرات: ۱۰
|
|
زندگی زیسته و نزیسته ی عزیزیان فصل پنجم _ خوب .رفتید خونه و دیدید مادرتون داره گریه میکنه. بله آقا... اون روز وقتی درُ باز کردم، جوّ ِ سنگین ِ خونه وُ صدای گریه ی مادر ِ خدا بیامرز
|
|
چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۴۳
نظرات: ۱۴
|
|
زندگی زیسته و نزیسته ی عزیزیان فصل چهارم بابام نذاشت سی وُ هفت سال به نیش کشیدنموُ براش تلافی کنم.بنظرم وقتش نبود ،بماند که برای مادرمم زود بود،خیلی زود! تصور میکنم وقتی داشته میرفته دی
|
|
دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۱۵
نظرات: ۴
|
|
زندگی زیسته و نزیسته ی آقای عزیزیان! فصل سوم بابام محصول ِ ازدواجِ دوم مادرش با ازدواج چهارم ِ پدرش بود! بابابزرگم ظاهرا تاجر بوده،به هر شهری برا تجارت میرفته واسه اینکه نخواد پول ِ مسا
|
|
چهارشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۱۰
نظرات: ۲۳
مجموع ۷ پست فعال در ۲ صفحه |