سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 خرداد 1404
    3 ذو الحجة 1446
      Thursday 29 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیااگر از بین برود بهتر نیست!؟ موریس مترلینگ

        پنجشنبه ۸ خرداد

        صدای دوره گرد

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۸۰۶۷
          بازدید : ۱۹   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        صبحِ امروزم صدای دوره گرد
        خاطرات کودکی را دوره کرد

        لحظه ای سر روی بازوی خیال
        آرمیدم دور از هر قیل و قال

        ناگهان دیدم میان کوچه ها
        شاد و خندانم کنار بچه ها

        کوچه های پرشلوغ و پرصدا
        هر کسی میزد سازی و نوا

        خنده ها از عمق جان سر میکشید
        انعکاسش تا فلک هم می رسید

        قهر و آشتی های ما کوتاه بود
        آرزوها وسعتش یک آه بود

        گرم بودیم با تمامِ روزگار
        با شِتا و صِیف و پاییز و بهار

        کینه ها در قلب ما بی ریشه بود
        هر درختی ریشه اش بی تیشه بود

        تخم نفرت در ضمیرِ ما نبود
        نا امیدی در مسیرِ ما نبود

        سفره ها را برکتی پاک و حلال
        قلبهامان چشمه ای صاف و زلال

        از بزرگی ، کم نمی شد احترام
        معرفت ها خرج میشد از مرام

        بوی نان تازه ی مادربزرگ
        ماجرای گلّه و چوپان و گرگ

        با خدا دشمن نبودن از دروغ
        خانه از فامیل های ما شلوغ

        دستپخت مادر و آرامشش
        با تمام خستگی ها سازشش

        تیله بازی لِی لِ روی پشت بام
        قهرکردن روی سهمت وقت ،شام

        قطعیِ برق و چراغ گردسوز
        درد زانوی پدر از آرتروز

        مشق های نصفه نیمه وقت خواب
        دست و پایی سوخته از آفتاب

        بین راه مدرسه دعوا و جنگ
        دیدن جادوگر و شهرفرنگ

        ترکهٔ خیس معلم روی دست
        آنچه بود و آنچه رفت و آنچه،هست

        در کنار آن همه کمبودها !
        منفعت ها و ضررها ، سودها

        لک زده قلبم برای یک بغل
        کودکی و باغ گردو و عسل

        کوه و چشمه رودهای جاری اش
        سادگی ها ، مردمان کاری اش

        کشت و کار مزرعه با مردمش
        خرمنی از بافه های گندمش

        من هنوزم عاشق بابونه ام
        زنده از سبزی و عطر"پونه"ام

        برنمی گردد دگر آن زندگی
        تا که بگریزیم از این آلودگی

        ای بَدا بر حال و بر احوالِ ما
        ای خوشا حالِ خوش آن روزها



        افسانه_احمدی_پونه

        ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دیروز
        درود بانو
        بسیار زیبا و خاطره انگیز بود خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        دیروز
        درود بر شما..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ۲۲ ساعت پیش
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1