صفحه رسمی شاعر علی رفیعی وردنجانی
|
علی رفیعی وردنجانی
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۱ |
برج تولد: | |
گروه: | ترانه ها |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ | شغل: | نویسنده |
محل سکونت: | اصفهان |
علاقه مندی ها: | شعر ، نمایشنامه ، داستان |
امتیاز : | ۳۵۵ |
تا کنون 188 کاربر 594 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
ماه
روی دیگر مرگ است
حالا که شب
با گریههای امپراطور
خوابش برده
.... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۲۶۳ در تاریخ ۱۳ روز پیش
نظرات: ۵
|
|
از من رنجیدهتر بیهیچ آهی بگذر و
شاخههایم را ببر از بیخ کرمِ خونخوار
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۰۷۳ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۷
|
|
آغوشهای خسته چه زود پیر میشوند
آن تیغهای برهنه که شمشیر میشوند
من یونسم نه نهنگی که خورده است
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۷۶۴۷ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۳
|
|
پاییز هم تمام شد
نیامدنت نه
انگار هیچ آینهای مرا ندیده
... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۵۸۸ در تاریخ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ۲۱:۱۷
نظرات: ۲
|
|
وقتی تنت اندازه من نیست
آغوشتُ از پیله بیرون کُن
پاییزِ فصل آخرِ اما... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۹۴۶ در تاریخ چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ ۱۵:۴۵
نظرات: ۳
مجموع ۴۰۶ پست فعال در ۸۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی رفیعی وردنجانی
|
|
انگار چند روزه که مُرده ام . حس تنهایی بدی دارم . نه چیزی می بینم ، نه چیزی میشنوم . دیگه سینما مثه بار اولی که «سینما پارادیزو» رو دیدم من و هیجان زده نمی کنه . حالم مثه یه چمدونِ خالیه ،
|
|
يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۰۳
نظرات: ۱
|
|
همیشه در غمگین ترین حالت روانی خود به این نکته فکر می کنم که اگر تکه سنگی بودم وکارگران کوروش در ساخت تخت جمشید از آن استفاده می کردند تا کاخ با شکوه شود چه می شد ؟ . ماده ای که وجود داشت ، بر دوش دیگ
|
|
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۱۰
نظرات: ۳
|
|
زمستان آغوش سرخ بهار به سپیدی جامه فرشتگان و سیاهی طاعون . امسال اما ، از همه سیاه تر ، از همه خونین تر . گاهی یادمان می رود زندگی کنیم وگاه زندگی ما را فراموش می کند . دی ماهی را پشت سر گذاشتیم توام
|
|
يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸
نظرات: ۰
|
|
عبور می کنیم نویسنده علی رفیعی وردنجانی *بهار بهار نزدیک است ، انقدر که زندگی را دوباره شروع کنم ، دوباره با یک گلدان خالی ، یک قاب عکس و کاغذ کادوی بنفش خال خالی زمستان را
|
|
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۵۴
نظرات: ۰
|
|
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی بچه محل : راننده تاکسی از اون ادمای پرچونه حوصله سر بر بود و منم اصلا وقتش و نداشتم به حرفاش گوش کنم واسه همین هدفون و از تو کیفم درآوردم و گذاشتم تو گوشم ابراهیم هنو
|
|
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۲
نظرات: ۰
مجموع ۲۹ پست فعال در ۶ صفحه |