سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        عبور از پاییزی ترین فصل سال
        ارسال شده توسط

        علی رفیعی وردنجانی

        در تاریخ : يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۱۳ | نظرات : ۰

        زمستان آغوش سرخ بهار به سپیدی جامه فرشتگان و سیاهی طاعون . امسال اما ، از همه سیاه تر ، از همه خونین تر . گاهی یادمان می رود زندگی کنیم وگاه زندگی ما را فراموش می کند . دی ماهی را پشت سر گذاشتیم توام با نامهربانی ؛ توام با بیماری و مرگ . اما بهار در راه است و صدای گریه دل نوازی پشت از درهای سبز به گوش می رسد . آنگاه که خورشید نگاه مات خود را بر کرانه پنجره می اندازد من در پس طلوع زاده می شود و در غروب می میرم ، این است زندگی . این است سرزمین من . سرزمینی که سالها در غربت خود فرو رفته و منتظر معجزه ای است . معجزه ای از دل یک زن ؛ از دل مادرم ، ایران . گاه احساس ناخوشایندی لمس می کنم و گاه بر مرکب تاریخ می نشینم . تاریخ تنها یک جمله است : خون با خون شسته می شود و اشک با لعلی از عشق . عشق به وطن تنها راه گریز از هیاهو است ، زمین و زمان را به هم دوخته اند و چه آه ها که از سینه سوخته زمستان چشمانمان را بخار اندود کرده . رازی سربه مهر در دل دارم . کاش می بودم و می دیدم رود جاری بر پهنای صورت مادری که 30 سال چشم به راه جنازه فرزندش خشکید و یک شب پرچم را گُر گرفت . کاش می دیدم . کاش ... . نه ! . اشک نریزید ایستاده بمیریم تا در چَشم دشمن خوار نشویم و دراز کِش وَتن را به تنی نفروشیم . 
        علی رفیعی وردنجانی 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۵۶۰ در تاریخ يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1