صفحه رسمی شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
 منوچهر فتیان پور (راد)
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۴۲ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | شوشتر |
علاقه مندی ها: | شعرهای آئینی ،غزل،اجتماعی،قصیده،مثنوی، رباعی ،عاشقانه.... |
امتیاز : | ۱۲۸۳ |
تا کنون 136 کاربر 418 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
|
لیست دفاتر شعر
۱ |
|
۲ |
|
۳ |
|
۴ |
|
۵ |
|
۶ |
|
۷ |
|
۸ |
|
۹ |
|
۱۰ |
|
۱۱ |
|
۱۲ |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دل من یاد تو کرد چو شب عید پارسال
همین روز همین ایام آشفته هر سال
چنان شب قدر واسه ی تو بگ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۶۰۱ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۱
|
|
به اسم چشم بادامت پرهیز داری
توی جمع چهره ی سحر خیز داری
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۵۶۴ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۲
|
|
نقشی از شیرین بکشیدم با پروانه نیای سربزنی
دست زیر چانه دمی شانه سرتاسربرسربزنی
وقت دلداری تو ع ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۳۲۹ در تاریخ جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ ۱۱:۳۲
نظرات: ۶
|
|
ای خورشید نهان ته مانده عشق نور بده
دور دست عمارت تو عاشق شدم عشق مشهور بده
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۳۰۴ در تاریخ چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ ۲۰:۲۰
نظرات: ۳۱
|
|
درمحشر چه بگویم بی تو ندارم پیمانی
دانم که سرنبرم به هرعشق هر آرمانی
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۱۲۹ در تاریخ سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ ۰۳:۳۸
نظرات: ۱۲
مجموع ۱۲۱ پست فعال در ۲۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
|
قسمت سوم : خوابگاه اگر وجود خدا “باورت” بشه خدا یه نقطه میذاره زیر باورت و “یاورت” میشه… سلام عمو آرتین خوبی نفسم ،حالم خوب نبود دورم شلوغ بو
|
|
|
|
قسمت دوم خوابگاه بعد از سال تحویل پارامیس پیامکی ارسال نمو د برای شروع دوباره وباز تولید (مربع پارامیس-سما مربع ) دقیقاًراس ساعت 1:51بامداد سلام شب بخیر رفتم بیمارستان بفرست
|
|
|
|
الو سلام عمو آرتین سلام بفرمائید پارامیسم دختر شهداد که اومدید مراسم بی بی ام یادتون اومد ؛خُب ؟ راستش عموببخشید من بد جوری گرفتار شدم نیاز به پنج میلیون تومان دارم ق
|
|
|
|
غروب روز یکشنبه مسافر زده بودم تا چهار راه طالقانی موقع برگشت که قصد داشتم برم منزل خانم بسیار زیبایی کنار خیابان صدا زد تاکسی شهرک سلمان دربست ، ایستادم جلوی پاش ترمز کردم گفتم خانم
|
|
|
|
درهوشیاری بودم که از کنار اداره ردمی شدم و خودروی پشت سرم ترمز گرفت و ایستاد نگاه به پشت سرم کردم دیدم از دوستان قدیمی است گفت به پر بالا حالا که سوارشدم ؛&nb
|
|
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ ۰۷:۳۴
نظرات: ۰
مجموع ۲۳ پست فعال در ۵ صفحه |