جمعه ۲۲ فروردين
اشعار دفتر شعرِ کتاب احساس غزل شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
|
دیدی زیبایی چشمم حیرت خوااااااااااه تو شد
همه اااااااااااااحساس دلم رو به زادگاه توشد
|
|
|
|
|
گرفرمان دهی جاااااااام می زدستت بنوشم
سوار براسب به یااااااادت می جشنت بنوشم
آنگاه که حدیث خوانم
|
|
|
|
|
دل من یاد تو کرد چو شب عید پارسال
همین روز همین ایام آشفته هر سال
چنان شب قدر واسه ی تو بگ
|
|
|
|
|
نقشی از شیرین بکشیدم با پروانه نیای سربزنی
دست زیر چانه دمی شانه سرتاسربرسربزنی
وقت دلداری تو ع
|
|
|
|
|
ای خورشید نهان ته مانده عشق نور بده
دور دست عمارت تو عاشق شدم عشق مشهور بده
|
|
|
|
|
درمحشر چه بگویم بی تو ندارم پیمانی
دانم که سرنبرم به هرعشق هر آرمانی
|
|
|
|
|
با رازش گر چه تک تنها در گذریم
جذاب و جوان از تازه تر تازه تریم
|
|
|
|
|
سراسر تنت سما احساس ناب دیدم
با هرشهاب و ستاره در رویا دویدم
|
|
|
|
|
همه دا ر و ندارم جز تو یاد آوری نیست مرا
دم میخانه به نشستم پر نفسی نیست مرا
|
|
|
|
|
"طاقتم سرآمده " آن روی پرهیزگارت به جاست
عشق، عاشق شدن بی طالبانت فرصت "طلاست"
|
|
|
|
|
اومرامی خواند ودلبسته رخشان می کند
تا من تب می کنم او غصه اذعان می کند
بغض های کهنه را همچون
|
|
|
|
|
جسور بودم و صادق دلم هوای تو بود
به پایه عشق ات قسم، دلم دوای تو بود
به باد تکیه نکردم که نشکنم
|
|
|
|
|
پر اشتها داغم، بی تابی و بالا بالا می روی
مرغ عشق پیون و گلگون با تقلا می روی
با یک هزل با
|
|
|
|
|
گر نیاز هست ببینی حس مرا سد راهت بشوم
سرکشم از سر دیوار عطر خوش مشامت بشوم
چشم درچشم تو مست
|
|
|
|
|
داشتم می رفتم پنج انگشت دنبالم نکرد
هریک چشم براه نیم بندی نگاهم نکرد
زخم دل بشنیدن از نا بس
|
|
|
|
|
خواب دیدم روی بی آرایش مجنون تو را
فکر کرده ام دل نکندی زچشم افتاده ای
خود نفهمیدم مجنون
|
|
|
|
|
دفترت باز کنی نام مرا می بینی
دم دروازه نشین دست بقلم می بینی
همتی کن سراغی زدلِ بیمارم کن
|
|
|
|
|
صالح
صالح ،ازخانه بیرون آمدی اما نمی بینم تورا
همه ازدرد وغم می میرند پس نمی آیی چرا
|
|
|