سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ساعت چهار

        شعری از

        محمد حسین کشاورزی

        از دفتر پرواز در ابر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۲۰ شماره ثبت ۸۱۶۰۲
          بازدید : ۳۷۹   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین کشاورزی
        آخرین اشعار ناب محمد حسین کشاورزی

        ساعت چهار بود و دلم میریخت..
        امشب قرار بود بیایی تا
        چشم و چراغ خانه مان باشی..
        تا صبح بی چراغ فراموشی
         
        چشمان خیس و منتظرم حتی..
        زیر پتوی پلک نمیرفتند.
        من بودم و مذاکره با چشمم..
        تو خواب پر خجالت خرگوشی
         
         
        پاییز بود و باد نگاهش را
        از گریه های پنجره می دزدید..
        در انتظار آمدنت بانو..
        زانوی ابر را رفو میکرد
         
        امشب صدای ساعت دیواری..
        من را به یاد کوچه تان انداخت.
        وقتی که مرغ حوصله نوکش را
        تو قلب یک درخت فرو میکرد
         
         
        با پیک چشمهات خیالت را..
        تو قلب بی قرار فرستادی..
        یکباره ابر شدی و تا امروز..
        با چشم چشم خشک فاصله میباری
         
        من در خیال خام فراموشی
        در انتظار روز خوشم اما
        تو از خیال نمیروی.. شاید
        یک لنگه کفش توی دلم داری
         
         
        ساعت چهار بود و دلش میریخت..
        امشب قرار بود بیاید تا..
        چشم و چراغ خانه مان باشد..
        تا صبح بی چراغ فراموشی..
         
        چشم انتظار زنگ کسی بود و
        چشم انتظار آمدنش بودم
        من در پی معامله با چشمش
        او مانده بود و صفحه یک گوشی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۴۳
        سلام
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۳۰
        سلام:

        درود بر شما ...
        -------------------------------- خندانک
        مهرداد حسنی
        پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۱۲
        روحمو نوازش کرد
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7