چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت
|
دفاتر شعر محمد حسین کشاورزی
آخرین اشعار ناب محمد حسین کشاورزی
|
دراز میکشم این زندگی پهنم را
شبیه جاده شیراز تا خود تبریز
شبیه خط لبی که هزار کیلومتر
از عشق سرخی لب هات... میشود لبریز
تو مثل ساقه بیدی... شبیه نیلوفر
شبیه رنگ رژ دختر غزل هایم
شبیه لوله خود کار... سرد و شفافی
برای گفت و شنیدار مستدل هایم
شب است... بین منو تو سیاه میپاشد
زمانه با برس چشم شور ادم ها
برو... نیا به هزار التماس وقتی که
نپخت نان تو توی تنور ادم ها
زمانه مثل معلم برای من و تو بود
نخورد چوب معلم هنوز... هر که،خل است
و گفت... حکمت زنبورچیست؟گفتم که
پیام عشق تو از بوسه های گل به گل است
پیام عشق تواز انتهای رستوران
بیا دوباره کمی بی صدا غذا بخوریم
و بعد دست تو در دست من عرق بکند
دوباره باز از احساس هم هوا بخوریم
دوباره چشم تو با عشوه باز خواهد شد
دوباره باز به چشمم نگاه خواهی کرد
دوباره گوشه لب را که گاز میگیری
تمام زندگی ام را تباه خواهی کرد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.