سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 6 تير 1403
    20 ذو الحجة 1445
      Wednesday 26 Jun 2024
      • روز جهاني مبارزه با مواد مخدر
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۶ تير

      خانه غم

      شعری از

      منصور دادمند

      از دفتر دیوان مسعود نوع شعر ترانه

      ارسال شده در تاریخ ۹ روز پیش شماره ثبت ۱۳۰۶۷۶
        بازدید : ۵۳   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر منصور دادمند

      منم ویک عالمه درد
      نشسته در خانه غم
      میریزم اشک تنهایی به شب
       میجویم یک هم نفس در سکوت شب
       بشنوه داستان من به غم
       از تن من میسوزه  به ناله و آه
      این تن خانه خراب
      با قلبی شکسته دیوانه  به پا
      می دوه به دنبال نوازش مهر مادر به شب
      بشکنه این خانه غم هست مال من
      درد بی درمان مال من
      بر سرم چرا می ریزه هی بلا و ناله و آه
      بر این شهر که همه جاش هست دزدی  و فساد
      میباره بر تن آن
      خود میخوانند خدا
      هرکسی که داره یک نقاب به زیبایی بال پروانه ها
      قلبها را میکشونه  به سراب
      به برهوتی که نداره یک قطره آب
      خشک وسوزان پابرهنه میسوزی در آن
      به رنج و آه
      قصه زندگی من هست  یک شاپرک بریده بال
      می جست عشق بربلندی هر قله ها
      می چشید درد سقوط وافتادن ها به آن
      میشد خون از تنش به هر روز روان
      میچشید دردی آن
      بازمی نوشت با خون خود  نام آرزو هاش  
      به اشکی به بارون روان
      تا برسد به آن
      تن من هست خسته ازاین بازی عشق
      از این داد زدند ها
      تنهایی و غم
      از اینهمه دردها  هست مال من
      ببین ای خدا
      زانوی من شد خورد با اینهمه غم بر دوش من
      چرا میخندی بر حال من
      تن من همه جاش می زنند زخم این وآن
      چرا تو نشسته ای به دیدن آن
      سنگ صبورت شکستن هست مال من
      من دیوانه به پا
      تشنه یک برگ مهر روان
       من افتاده به سراب
       به برهوتی که نداره یک قطره آب
      خشک وسوزان پابرهنه میسوزی در آن
       
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      مهرداد عزیزیان
      ۸ روز پیش
      درود بزرگوار
      قلمتان نویسا🌺🙏
      شاهزاده خانوم
      ۸ روز پیش
      چرا به بشنو *ه* گذاشتید؟..🤔
      بشنوح که نمی‌گیم.. خندانک
      خیلی غم و من داشت.. و کلمات تکراری دیگه خندانک
      ان‌شاءالله که شادی همیشه کنارتون باشع خندانک
      درود بر شما خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۷ روز پیش
      درود بزرگوار
      ترانه ای زیباست خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      ۷ روز پیش
      سلام شاعر گرامی
      چه لذتی دارد خواندنش
      واقعا زیبا
      هزاران درود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0