سه شنبه ۱۳ خرداد
کلافه شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۸۱۸۳
بازدید : ۲۰ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
کلافه
دل ازحیات کلافه ست
به رویَش یک ملافه ست
تنبل شده تازگیها قلب من
عمرهم که چون ارابه ست
سکون نمی پذیرد
باقیِ عمرم ،
بقدرِ یک ملاقه ست
چیزی ازآن نمانده
البته همین یک قُلُپ ،
مرا بس
درد ، همچون طنابست
دست و پای مرا بست
دنیا همچون سراب است
چشمداشت به آن حرامست
اوضاعش بس خرابست
همچون نقشی برآبست
رو آبش که خبرنیست
هرچه هست زیرِ آبست
دستش یکریز شرابست
حلواش ، پُرگلاب است
فرشته ی مرگ همین حوالی ست
یکریز میرقصانم این قلم را
همچون میرزاده ی عشقیِ والا
حواسم به پشت سرم نبود که
با یکی دوتا شلیک ،
ظلم بود دهانم را بست
بهمن بیدقی 1403/6/24
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار تشکرمیکنم از لطف بیکرانتان و با سپاس فراوان از بداهه ی زیبایتان سرافراز باشید و تندرست | |
|
با سلام و عرض ارادت آقای افشاری بزرگوار سپاسگزارم سرافراز باشید و تندرست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودها به استاد شیرین سخن
شده شعر او شمع هر انجمن