سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 دی 1403
    19 رجب 1446
      Saturday 18 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        شنبه ۲۹ دی

        یار دیروز

        شعری از

        حمیدرضا گلشن

        از دفتر شمعدانی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ۰۰:۰۹ شماره ثبت ۸۱۵۹۴
          بازدید : ۴۲۲   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حمیدرضا گلشن
        آخرین اشعار ناب حمیدرضا گلشن

        دلداده و بی تاب و هوادار که هستی؟
        جان که و عشق که و دلدار که هستی؟
         
        ای یار قسم خورده و دیوانه ی دیروز
        امروز که عاقل شده ای یار که هستی؟
         
        خالی شدی از من که پر از یاد که باشی؟
        خالی شده از عاطفه،سرشار که هستی؟
         
        من در بغل خاطره ات غوطه ورم؛ تو
        آرامشِ آغوش ولنگار که هستی؟
         
        من کاشتمت،آب شدم،خاک شدم،آه...
        حالا ثمرِ کاملِ پر بار که هستی؟
         
        من هم سر و هم سنگ و همانند تو بودم
        اندازه ی من! لقمه ی بسیار که هستی؟
         
        یک لحظه نگاه تو شده حسرت عمرم
        معشوقه ی من!تشنه ی دیدار که هستی؟
         
        ای رفته ز رویا به دل وحشت کابوس
        یک پنجره ی باز به دیوار که هستی؟
         
        بعد از تو قلم جز به عزای تو نچرخید
        ای روح غزل! شادیِ اشعار که هستی؟
         
        یاد تو: شرر، ذهن من: انباری کاه است
        ای خون به دلم کرده گرفتار که هستی؟
         
        ویرانگر من! خانه ی دل بی تو خراب است
        ای خانه ات آباد، تو معمار که هستی؟
         
        بعد از تو غمت جای تو آمد که بفهمی،
        معنی وفا چیست؟ ستمکار که هستی؟
         
        یک عمر پر از عشق طلبکار تو هستم
        من یا که خودت؟آه... بدهکار که هستی؟
         
        هر خاطره ام در لحظاتت شده تکثیر
        ای ساده دلم! در پی انکار که هستی؟
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۲:۵۷
        بسیار زیبا و غمگین بود خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۱۸
        سپاس جناب استکی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        سید علیرضاهاشمی
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۱۹
        این بار بزار یه انتقاد کنم ازت

        درون مایه کار شبیه به شعر چه کسی هستش .

        اصلا محتوی عین همونه ولی این بار ردیف و قافیه عوض شده فقط. پیشنهاد می کنم از لحاظ دیدگاه و موضوع یه سری جنبه های دیگه رو هم در نظر بگیری . این جوری موفق تر هم خواهی بود و هر چه شما موفق تر باشی ما هم خوش حال تریم به موازات اون خندانک


        البته اینم نگفته نماند که دوباره یه بیت ویرانگر داشتی تو شعرت خندانک

        من کاشتمت،آب شدم،خاک شدم،آه...
        حالا ثمرِ کاملِ پر بار که هستی؟

        در ضمن ببخشید اگر انتقادی کردم یه نظر شخصیه به عنوان یه مخاطب ساده . خندانک

        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۱۹
        سلام سید جان
        اختیار داری، استفاده میکنم و یاد می گیرم.
        ممنون از نظر ارزشمندت💙
        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۴۶
        درود برشما جناب گلشن گرامی🌹
        بسیار لذت بردم ازاین شعر زیبا و دلنشین .
        انتخاب بهترین بیت سخته، ازبس که همه خوبند.
        " بعد از تو قلم جز به عزای تو نچرخید..
        ای روح غزل! شادیِ اشعار که هستی؟"
        *******

        " یک عمر خریدار دل سنگ! تو بودم
        چون موم شدی، حال طرفدار که هستی؟"
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۰
        درود به بانو فرشیدفر توانا و خوش ذوق
        سپاس های پرمهر و ارادت
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۴:۳۷
        درود شاعر عزیز
        محشر بود عالی
        خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۰
        عزیزید به غایت جناب شریفیان گرامی
        ارسال پاسخ
        ترانه ماندگار
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۵:۱۰
        سروده زیباییست
        درود . خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۱
        درود بانو
        سپاس از نگاه پرمهرتون
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۲۲
        سلام:
        همیشه زیبا میسرایید عزیز دل
        یکی از یکی زیباتر
        درود بر شما ...
        -------------------------------- خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۱
        درود و ارادت حضرت استاد
        بی نهایت عزیزید💙
        ارسال پاسخ
        حسین اورکی
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۵۱
        سلام زیبا بود شاعر گرامی خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۲
        سپاس جناب اورکی گرامی
        برقرار باشید
        ارسال پاسخ
        مهدی نساجی
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۲۹
        سلام دوست شاعر
        بهره بردم از این غزل زیبا در مقوله عشق و پرسش یار......درود... خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۲
        درود و ادب
        قدردان لطف نگاهتون هستم جناب دوست 💙
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۳۱
        درود بر شما جناب گلشن عزیز
        بسیار غزل زیبایی بود
        خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۳
        درود و سپاس هنرمند خوش ذوق
        پایدار باشید
        ارسال پاسخ
        سید احسان موسوی ( سام )
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۴۲
        احسنت رفیق خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۲۴
        مخلصیم رفیق💙
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۴۰
        سلام :
        ولادت زهرای اطهر وروز مادر بر شما مبارک باد
        --------
        مادرم

        پرنده ی نگاه من نشسته در حوالی ات
        بهشت زیر پای آن نجابت شمالی ات

        چه عاشقانه خنده را به آسمان گره زدی
        بیا که رشک میبرم از این فراغبالی ات

        دلم گرفته مادرم کجاست روستای تو
        مرا ببر به خلوت همیشه سبز شالی ات

        به شوق دستچین تو تمشکهای باغ ما
        رسیده اند در تب عبور احتمالی ات

        به پای پاکی تو هیچ چشمه ای نمیرسد
        که رنگشان پریده در برابر زلالی ات

        هنوز همچو صبح های کودکی نشسته ام
        که چای را بنوشم از سماور ذغالی ات
        ...........
        بهشت زیر پای آن نجابت شمالی ات
        ----------------------------- خواننده ( سالار عقیلی)
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۱۸
        درودها شاعر
        به شما هم مبارک باشه
        عاقبتتون بخیر
        ارسال پاسخ
        سیدبهاقزوینه
        يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۲:۴۵
        دست مریزاد استاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۰۳
        ارادت حضرت دوست💙
        ارسال پاسخ
        زهرا رنجبر(غزال)
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۰۱:۰۹
        بسیار عالی خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۰۶:۵۰
        سپاس شاعر بانو
        ارسال پاسخ
        سمیِّه صباح ((گُلنار))
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۱۵
        با سلام و درود؛
        بسیار زیبا است و دلنشین.
        دست مریزاد خندانک
        آفرینتان باد خندانک خندانک خندانک خندانک
        پاینده باشید و قلمتان نویسا باد خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمیدرضا گلشن
        حمیدرضا گلشن
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۴۲
        سپاس شاعر پرمهر
        حال دلتون خوب
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5