يکشنبه ۲۳ دی
اعتماد شعری از حمیدرضا گلشن
از دفتر شمعدانی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۰۴۸
بازدید : ۱۰ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب حمیدرضا گلشن
|
شدی خام زبان بازیِ یک بازیگر دیگر؟
دلِ دیوانه حاضر شو برای ضربه ای بدتر
تفاوت دارد این دفعه؟ یقینا اهل رفتن نیست؟
امان از تو که بی فکری و بی پروا و خوش باور
اگر که اعتمادت چون شکوهِ تخت جمشید است
به دستان خودت در را گشودی رو به اسکندر
در این دورانِ تیره، رابطه نوعی تجارت هست
تهاتر کردن زیبایی و ثروت به یکدیگر
دلِ ساده! بگو با من... چرا عبرت نمی گیری؟
شبِ سخت فراموشی و غم ها را به یاد آور
نجیبانه گل شاداب عشقت را مواظب باش
مبادا که به دست هرز نا اهلان شود پرپر
صبوری کن... به وقتش عشق نابت می کشد شعله
كه آتش زنده می ماند به زیر چترِ خاکستر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیارزیباست