سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      بی وفا

      شعری از

      جواد نوری (آبان)

      از دفتر ناگهان زود، دیر شد نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۳۸ شماره ثبت ۸۱۵۸۹
        بازدید : ۳۲۸   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر جواد نوری (آبان)
      آخرین اشعار ناب جواد نوری (آبان)

      دل به عشقت مبتلا بود*
      دل که خونه بلا بود*
      رفتی و کردی اسیرم*
      کردی از زندگی سیرم*
      .
      حالا من موندم و کلی
      خاطرات تلخ و شیرین
      مرهم زخمی نداره
      این دل تنها و غمگین
      .
      تو خیال کردی که راحت
      میتونی تنهام بزاری
      چشماتو ببندی و بعد
      پا روی دلت بزاری
      .
      یا شاید توی دل تو
      واسه من جا دیگه تنگه
      گاهی وقتا خواب میبینم
      جنس قلبت، مثل سنگه!
       ****
      شایدم دلی نمونده
      یا برام جایی نداره
      وقتی با نگاه سردش
      پا روی دلم میزاره
      .
      عزیزم خدا به همرات
      راه تو از من جدا بود
      یه چیزی یادت بمونه
      دل به عشقت مبتلا بود *
      .
      هر جای دنیا که باشی
      یاد من هنوز باهاته
      آه این دل شکسته
      مثل سایه، پشت پاته
      .
      فکر نکن تنهایی خوبه
      تنهایی سهم خدا بود
      جای تو اینجاس تو این دل
      دل که خونه بلا بود *
      .
      یه روزی از فکر و غصه
      دیوونه میشم عزیزم
      تنهایی تو کنج خونه
      شعر میخونم، اشک میریزم
      .
      شایدم یه روز شنیدی
      که منم دارم میمیرم
      اما این یادت بمونه
      رفتی و کردی اسیرم *
      .
      نمیدونم که چطور شد
      کار ما کشید به اینجا
      ما که کلی نقشه داشتیم
      واسه امروز، واسه فردا
      .
      اما یک چیزو میدونم
      بهتره که من بمیرم
      وقتی که تنهام گذاشتی؛
      کردی از زندگی سیرم *
      .
      اگه یک روزی شنیدی
      فلانی مرده، نترسی
      علت مرگ منو از
      کسی جز خودت نپرسی
      .
      ولی قول بده عزیزم
      سر خاک من بیایی
      فاتحه برام بخونی
      پخش کنی، خرما و چایی
      .
      دلم از روزی که رفتی
      مرده و داره میپوسه
      روزی صد بار سر خاکش
      سنگ قبرشو میبوسه
      .
      دکترا میگن واسه من
      یه " دم عیسی" نیازه
      نفس گرمت تو قلبم
      میدمه، یه روح تازه
      .
      عزیزم یه چیز میپرسم
      بدون من خوبه حالت؟
      حالا که من دیگه نیستم،
      راحته خواب و خیالت؟
      .
      ولی بی وفا شدی تو 
      رفتی و خدا به همرات
      اما این یادت بمونه
      هیچ کسو نمیزارم جات

      "آبان"  ۱۳۹۶/۷/۲۷
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۲:۵۹
      بسیار زیبا و غمگین بود خندانک خندانک خندانک
      جواد نوری (آبان)
      جواد نوری (آبان)
      يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۰۹:۴۹
      سپاس استاد عزیز.
      این اولین شعرم بود
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد  مسعود م
      شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
      سلام:

      درود بر شما ...
      -------------------------------- خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2