پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت
زمستان شعری از یاسر کریمی
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۷۳۸۴
بازدید : ۳۸ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب یاسر کریمی
|
بنام خدا
نه باران آمد از ابری نه برفی بر سر سنگی
زمستان از چه با ما این چنین خصمانه می جنگی
هِزاران غنچه دارد چشم در راه لباسی نو
بهارم از کجا آرد برایم شاخه ای رنگی
هَزاران وعده دارد بر بلندی های دستانم
که با یاران بخواند یک نفس شوریده آهنگی
مرا نشناختی گویا منم آن شاخ امیدی
که با سیلی به صورت، میبرد آثار دلتنگی
من آن خشکیده لبخندم بخوان نا گفته از رنگم
که می خندم ولی دیگر ندارم تاب نیرنگی
شکستم پیش چشمانت کمی با من مدارا کن
که خونم روی دامانت نباشد لکه ی ننگی
بیا اکنون در آغوشم به فردا اعتباری نیست
فریبی بود این دنیا زمستان با که می جنگی؟
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر جناب نجفی عزیز خیلی خوش آمدید | |
|
درود بر جناب دبیر عزیز بسیار سپاسگزارم از حضور ارزشمند شما | |
|
درود بر شما بانوی عزیز و گرامی خیلی زحمت کشیدید امیدوارم سلامت و تندرست باشید | |
|
درود بر شما شاگردی می کنم خدمت دوستان سلامت و تندرست باشید | |
|
درود بر استاد ارجمند و بزرگوار خیلی خوش آمدید در پناه خدا باشید | |
|
سلام جناب آرمین خوش برگشتید به شعر ناب | |
|
سپاس از نظر ارزشمند و روحیه بخش شما درود بر شما خوش آمدید | |
|
درودها بر شما استاد بانو خیلی خوش آمدید سلامت و تندرست باشید | |
|
درود بر جناب دزفولی عزیز شاگردی می کنم خدمت شما و دوستان خوش آمدید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برشما جناب کریمی بزرگوار
بسیارعالی بود
آفرین
گرچه شاعر از زور دلتنگی
درددلی شاکیانه کرده درشعرش
اما همان شکایت هم بازبانی نرم ولطیفه