چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
|
|
شهادت مولا علی را به عموم محبان و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنم.
شراره فراقت،آتش می کشد به،جان
|
|
|
|
|
امشب لب ما خنده به رخسار ندارد
چون دیده تر چهره ی دلدار ندارد
درحلقه عرفان همه بي تاب وخمارند
آن
|
|
|
|
|
بنده ایی میگفت این سان با خدا //
داده ایی ما را دو صد جور و جفا
|
|
|
|
|
سوگند پينه بسته اين بازوان خسته
پندارها شكسته كي ميدهي عصا را
|
|
|
|
|
عشق های نو رسیده زود بر هم می خورد ..
|
|
|
|
|
خورشید ..
با چه رویی
طلوع می کند ...
|
|
|
|
|
هوایی می شوم/ حوالی میدان آزادی
|
|
|
|
|
شمشیرش را که بلند کرد...
نمی دانست...
که می خواهد...
شق القمر کند...!!
|
|
|
|
|
مرا هردم بیادی یک خبر آمد
وقوع این خبر وقت سحر آمد
|
|
|
|
|
وقتی به تو فکر میکنم،
تمامِ جنگ های جهان آتش بس میدهند،
تمامِ گلوله ها،گُل میشوند،
به جای خون های
|
|
|
|
|
قدر است همچنان
جبری به اختیار
""حسین زرتاب""
|
|
|
|
|
دریایی و آوازه ات بدجور پیچیده ست
خورشید با إذن تو اینجا نور پاشیده ست
|
|
|
|
|
(چکیده:)
یاد آر خورشیدان سربهدار را
حلاّجان رازها، راویان دردها و شِکوهها... را،
شکوا از جور خ.
|
|
|
|
|
آثار و داغِ ننگ و ریا بر جبینِ اوست
|
|
|
|
|
تیر کشید قلب تیر،
هنگامی که نشست بر قلب شیر!!
|
|
|
|
|
تیر پنجاه و هفت خورشیدی ....
|
|
|
|
|
نه حساب سن و سال است
و نه حرمت موی سپید
|
|
|
|
|
در اعتراض به ماجراي رسوايي فيشهاي حقوق نجومي برخي مديران و مسئولان...
|
|
|
|
|
عاقبت هر عاشق دیوانه ، عاقل می شود ..
|
|
|
|
|
تصویر پاک و روشن ات آن سوی پرده ها
|
|
|
|
|
/ بخوان از قو، بخوان /
بخوان از برف و از مادر " حبیبم "
تو ای قوی قشنگ نازنینم ....
شبی رف
|
|
|
|
|
بُوَد قدرِ میِ نابی ، کزان شوری چنین آید
شبِ قدر است و زین شبها ، کدامین شب بهین آید
|
|
|
|
|
بیا بانو تو امشب همدمم باش
بیا ومونس دردوغمم باش
|
|
|
|
|
همرنگ کلاه سبلان
گفتی که برایت هیجان داشته باشم
همواره نگاهی نگران داشته باشم
تا کوچه ی نبضم
|
|
|
|
|
هر گاه كه از چشم تو اشك آمد و افتاد
من زير رخ چاه زنخدان تو بودم
|
|
|
|
|
چو منصور آن که را ورد اناالحق بر زبان جاریست/مکان عافیت جز بر سر داری نمی بینم.....
|
|
|
|
|
ساقی غم جام مرا دم به دم
بی خبر از مزه ی غم پُر نمود
|
|
|
|
|
خنده ی نا بجای تو می برد آبروی من
|
|
|
|
|
یا علی ای بر یتیمان اولیا
|
|
|
|
|
زنی که هرشب آبستن اندوهی جدید میشود
|
|
|
|
|
واژه ها آبستن درد و صدایم زخمدارست
درگلویم غم گره انداخته نایم زخمدارست
قافیه دلتنگ ، وزن شعر در ا
|
|
|
|
|
هوام و از تنم بگیر
نفس برای من کمه
...
علی رفیعی
|
|
|
|
|
یه مادر که چشمش به در مونده و
دلش پیشه فرزنده سربازشه
یه دیگ پر از آش نذری براش
گذاشته میگه حق
|
|
|
|
|
عمر ما هست همانند برگ
زمان میرود همچو تگرگ
عاقبت کار ما هست مرگ
|
|
|
|
|
در مسیرت من نبودم گم شدم
تا گرفتار دوصد کژدم شدم
|
|
|
|
|
تقدیم به دوستان خوبم....
مجتبی شفیعی (شاهرخ) و مهدی صادقی مود
|
|
|
|
|
قلبم از دوری تو نمی تپد سنگ شده
آسمانم به دو چشمان تو هم رنگ شده
|
|
|
|
|
یه شب که خیلی خیلی خسته بوم*روبروی حرم نشسته بودم
سیاهی چشام یه لحظه سٌر خورد*یدفعه پاهام منا به حر
|
|
|
|
|
عشقم علی روحم علی جانم علی
|
|
|
|
|
من در میان عالم و آدم زیادی ام/
مثل نفس برای تو هر دم زیادی ام/
لرزانده است قلب مرا چشم ناز تو
|
|
|
|
|
و غروری که فقط می دانی
لابه لای خزش ثانیه ها له شده است
و فقط منتظرم برگردی
بنشینم به تماشای ظ
|
|
|
|
|
انقدر مستت شوم اید شراب از چشم من
|
|
|
|
|
ای میوه ی پاک مصطفی بر تو درود!
دلبند علی مرتضی بر تو درود
|
|
|
|
|
چه ترانه ى مطبوعى
وچه شعر رامشگرى
|
|
|
|
|
تاک ها مست ، غوره ها شیرین ، جام را ماه در بغل دارد
ساقی امشب خودش خراب خراب ، با خماران کنار می آی
|
|
|
|
|
نه لحظه ای بی عشق، توان گذر دارد و نه گذری بی عشق را توان
|
|
|
|
|
گاهی جنون هم حرفی از مجنون ندارد....
|
|
|
|
|
چشمۀ آگاه،
اکنون، آزاد
امّا
جاری بودن
همچنان، ممنوع!!!
چه نفسگیر است کویر بزرگ
|
|
|
|
|
عدالت
را
از تمام
فرهنگنامه ها جمع کنید...
|
|
|
|
|
به عشق تو شدم فرهاد بانو
به لبخندت شدم من شاد بانو
|
|
|
|
|
در اعتراض به تصمیم رژیم آل خلیفه در صلب تابعیت شیخ عیسی قاسم
|
|
|
|
|
صدای محکمت مدام در سرم میپیچد،مثل پژواک فریاد بلندی مقابل اورست
|
|
|
|
|
تازه گیها عشق می آید چه اسان میرود
|
|
|
|
|
ای لبت یادواره آهم چهره ات یوسفِ تهِ چاهم
|
|
|
|
|
گفتمش او نخرد سيم و زر و سجده به هوش
كين طواف حج نبود دا
|
|
|
|
|
مهدی این را فاش در عالم بگو
رستگاری نیست جز در عشق او
|
|
|
|
|
*تقدیم به همهء همشهریهای بزرگوارم*
|
|
|
|
|
برگرفت اشفته بازار اینچنین افکارها
|
|
|
|
|
دریاب جا مانده گوشه حیاط بازی هایمان
|
|
|
|
|
ای زن ز غریبه ها ، بپوشان مو را
|
|
|
|
|
یکباره فرود آر به فرقمتبرت را
|
|
|
|
|
بخت اگر بادل نسازد چرخ برهم میزنم//
عشق را تا لامکان با شعر رسوا می کنم
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۷۸ پست فعال در ۱۵۴۸ صفحه |