سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دردِ عــــاشـــــــــــق

        شعری از

        یونسی یونس

        از دفتر غزلیـــــات 13 نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۱۳:۳۷ شماره ثبت ۴۸۱۰۱
          بازدید : ۵۷۸   |    نظرات : ۸۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یونسی یونس

        تازه گیها عشــق می اید چـه اسان میرود
        می رود زیـرا نمی داند ز تــن جـــان میرود
        حــک کند با رفتنش بر لـوحِ دل درد و فراق
        دردِ عاشـق مـردن و با مــردن از آن میرود
        عشق را کردی قبـول از سرزمینِ بیستون
        تا شـوی فرهــاد شیرینت خــرامـان میرود
        تیشه را فرهاد می باید نَـــزَد شیرین چرا ؟
        روزگــارم را بـبـین بـــرعـکسِ دوران میرود
        آه ای شیرینِ من جان باختم در راهِ عشق
        یونس از بی مهـریت رو سوی جانان میرود
        عشق می ایدچنان خالص ولی درنیمه راه
        با رقیـبان می نشیـند  چــون شتابان میرود
         
        شعر: یونسی یونس
        بروزن : فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلن
        ...................................................................
        با پوزش فراوان از ارسال اولیه که چند مصرع ارسال نشده
        و با ویرایش مجددا و کامل ارسال شده .
        هر نظر و نقد را از دوستان و اساتید محنرم با جان و دل خریدارم
        و همانند سرمه بر جان و دل و چشم میکشم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۵:۱۵
        خندانک خندانک خندانک دروداستادارجمند
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۶:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        غزلی زیبا بود
        اما انگارهمه اش ارسال نشده ونصفه نیمه است!!
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱
        آیا «ه» مختفی تبدیل «ه» به گ. می شود؟...استادم برایم یک سوال پیش آمد که املای صحیح تازگیها است یا تازه گیها؟چون طبق آموزشهای قبلی که دیدم ه تبدیل به گ می شود ونوشته نمی شود.جستجو هم کردم جواب دقیقی نیافتم.خواهشمندم در این مورد راهنمایی بفرمایید (می دانید بعنوان یک معلم لازم است شکل صحیح وبروز کلمات را بدانم). خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۵:۱۵
        سلام ودرو د
        یکی از مولفه های غزل را نداشت
        تنها سه بیت !!!!
        شاید هم به اشتباه قالب غزل عنوان گرفته
        شعرتان را از بیت آخر خواندم تا متوجه مضمون آن بشوم
        اینطوری زیباتر شد و قابل قبول
        منصور شاهنگیان
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱
        خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۴۹
        درودبرشمااستاد خندانک
        علی پورحبیبی
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶
        درود بر شما شاعر توانا
        شعری زیبا و دلنشین از شما خواندم
        ولی
        ارتباط این مصرع ها رو نتونستم
        نتونستم درک کنم ....... و معنی مصرع اول
        تیشه را فرهاد می باید نَـــزَد شیرین چرا ؟


        روزگــارم را بـبـین بـــرعـکسِ دوران میرود
        مانا باشی گرامی خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۳:۴۲

        تازه گیها عشــق می اید چـه اسان میرود
        می رود زیـرا نمی داند ز تــن جـــان میرود

        درود استاد یونسی بزرگوار

        بسیار زیبا و لذت می برم همیشه از قلم نابتان
        تازگیها عشق می آید چه آسان می رود برداشت بسیار ژرفی است اگر عشق آسان رود حتما آسان به دست آمده و این عشق نباشد و یک نگاه زودگذر است در بیت آخر نیز به همین اشاره شده که:
        عشق می ایدچنان خالص ولی درنیمه راه
        با رقیـبان می نشیـند چــون شتابان میرود
        اگر عشق خالص باشد چرا باید شتابان برود؟
        مگر اینکه رقیبان آن را آسان بدست آورده باشند !
        اگر نگاهم اشتباه بود بر من ببخشید

        سپاس از سروده زیبایتان خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۴:۵۵
        درود جناب یونسی بزرگوار

        بسیار زیبابود و لذت بردم

        درپناه حق باشید خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۶:۳۸
        سلام جناب یونسی عزیز
        بسیار زیبا و درد عشقی کشیده ام که مپرس
        خندانک خندانک
        برقرار باشید
        علی   صادقی
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۷:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک ............فعلا وموقت

        حتما باز خواهم گشت./
        محمد علی سلیمانی مقدم
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۱۹:۱۷
        عشق را کردی قبـول از سرزمینِ بیستون

        تا شـوی فرهــاد شیرینت خــرامـان میرود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        همیشه زیبا می سرایید. لذت بردم از خواندن آن

        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۳ تير ۱۳۹۵ ۲۰:۱۸
        با سلام جناب یونسی بسیار عالی موفق باشید
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۰۵:۳۹
        سلام
        دوست من ممنون
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰
        سلام استاد دوباره شعر تصحیح شده ی شما را خواندم
        با اوردن واژه ی تازگی ها (که عامیانه )است در اول بیت و شروع غزل ، یک جور نا همخوانی با لحن وزمان شعر به وجود آمده است کاش کلمه ی دیگری جایگزین کنید تا هماهنگ شود با واژه گان قدیمی غزلتان !
        یک کلمه که معنای افسوس بدهد بد نیست هرطور که مایلید البته!!!!
        ای دریغا !عشق می آید چه آسان میرود

        و اینکه املای تازگی به اشتباه تایپ شده
        سربلند باشید خندانک
        الهه نصیری زاده (وفا)
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۰۹:۲۹
        سلام دوست بزرگوارم

        بی تکلف و دلنشین بود

        درودها بر شما خندانک
        حسين زرتاب
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹

        سلام
        زیبا بود و دلنشین این عاشقانه شما
        عشق را چه می شود که نه تازگی دارد نه کهنگی

        خندانک خندانک خندانک

        یونسی یونس
        شنبه ۵ تير ۱۳۹۵ ۱۲:۰۸
        پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاسخ به جناب استاد معززم
        پـــــــــــــــــور حبیبی ارجمند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        .........................................................................
        پور حبیبی : در افسانه شیرین و فرهاد قصه های متعددی وجود دارد
        پس از این مقوله نمی توان جواب موثقی گرفت چون افسانه و تعریف متعدد زیاده که فرهاد خودشو با تیشه کشت یا از کوه پرت کرد
        بهر حال ممنونم منتظر بهترین هایت هستیم قلمت نویسا بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ......................................................
        یونسی :
        خبر موثق اینکه شاعران بزرگی مانند نظامی و بزرگان شعر و ادب و راویانی مانند اساتید همین شعر ناب به این یقین شیرین و فرهاد باور دارند . پس گفتمان نا بجایی نیست .
        ایضاََ بزبان ساده بگویم :
        نویسند از نام و شهرت عاشق و معشوق(مانند لیلی و مجنون )(شیرین و فرهاد ) در شعر یا نوشته ی خود
        بصورت قرض یا عاریه
        که در اصطلاح علم و ادب : به استعاره معروف است
        استناد میکند (یا قرض میگیرد) وگرنه شعر نیست
        و کلام است و ولاغیر .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجددا سپاسگزازم از نظر ارزنده ی شما که مرا به یاد اموزی وادار فرمودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منتقد صاحب قلم را بر سر علم اورد .(یونسی)
        صابرخوشبین صفت
        شنبه ۵ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۳۸
        درودها
        جناب یونسی عزیز
        ببخشید چند بار آمدم ولی نت قطع شد و نتوانستم نظر بگذارم .
        غزلهایتان همیشه زیبا و خوب بوده ولی بنظرم این غزل از لحاظ ریتم در بعضی مصرعها سنگین است .(مصرع دوم)
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یونسی یونس
        شنبه ۵ تير ۱۳۹۵ ۱۷:۳۲
        عرض ادب و خوشامدگویی جناب استاد ارجمندم
        حتما همینطورست که فرمودید
        نظر گرانبار شما برایم دنیایی درس میشود
        و کنکاش من بیشتر و با دقت برای نوشتن . انچه شعر را زیبا میکند . نظر ارزنده ی خواننده است . حتی از نظر غیر فن ادبی.
        من باین باور رسیده ام . چون شعر باید گوشنواز باشد.
        ....................................................................
        لشگر که بی مرگ نمیشه خخخ خندانک
        در مورد مصرع دوم:
        تازه گیها عشــق می اید چـه اسان میرود
        می رود زیـرا نمی داند ز تــن جـــان میرود
        دقیقا روان نیست . دراصل قبل از تقطیع بدین شرح بود:
        می رود اما نمی داند ز تــن جـــان میرود
        و برای رعایت وزن ناچاراََ از واژه ی زیرا استفاده کردم.
        سعی میکنم دراینده با ویرایش واژه ایی مناسبتر
        جایگزین کنم ...
        نظر گرانبار شما اموزش است برای این فقیر عشق و ادب
        خندانک خندانک خندانک خندانک احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        جمعه ۱۱ تير ۱۳۹۵ ۲۲:۴۱
        درود استاد گرامی
        بسیار زیبا و خواندنی سرودید
        احسنت بر شما
        همایون طهماسبی (شوکران)
        چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ۲۲:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ۲۲:۲۲
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2