سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        وصف آنچه که وصف ش بسان خود،زیباست

        شعری از

        یاسر رییسوند(پاییز)

        از دفتر سپیده دم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۳۲ شماره ثبت ۴۸۰۹۳
          بازدید : ۴۹۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        باری...
        ،آنچه را که سبب شاعران به غزلسرایی است و نگاشتن از دل ،عشق بنامیم موجز ترین نام ازبرای این بینهایت است که وصف ش در کلام نگنجد!
         
         
         
         
        آری از آغاز ،وصف عشق را با تناقض نگاشته اند آنچه که بوصف درنیاید را نام نهادند،.
         
         
         
         
        عشق یک حادثه ای پر راز و رمز است که عاشق و معشوق هر دو به انتخاب عشق از سبب شایستگی قلب و ذات ،منزلگه آن میشوند.که وقتی عشق می آید نه میرود و نه میمیرد،.نه وداع دارد نه رجعت،.نه تکرار پذیر است و نه تکرار در آن معنا دار،.هرلحظه جویاتر و پویاتر می سازد که نه خاطر ملول میشود از پی جستن و نه سیراب از دیدار و کنار هم بودن.
         
         
         
         
        در دل زمان است هر لحظه که بحساب روزگاران ،گذشته انگاشته میشود،ازبرای عشق نزدیکتر از همان لحظه ی جاریست ....بسان رودخانه ای که در جریان است در طول یک پیوستار در دشت دل سیر میکند.
         
         
         
         
         
         
        ای گل من،.
         
         
         
         
         
         
        نه لحظه ای بی عشق، توان گذر دارد و نه گذری بی عشق را توان .
         
         
         
         
         
         
        بگذار گل م، آرامتر ، موجز تر بگویم ، عشق بسان جان است که وقتی در قلبی که شایسته ی حضور و ظهور است قدم میگذارد ،وقتی میمیرد که آن نشینمگاه،آن قدمگاه،آن منزلگه،تپش نداشته باشد و ازینروست با جان یکسان است که تا هست زندگی هست،و وقتی هم که نیست که دگر زندگی هم نیست.دیگر جسم و کالبدی هم نیست که.،،
         
         
         
         
         
         
        تقدیم به شاعر گرانمهرم شهریار
         
         
         
         
         
         
        یاسر
         
         
         
         
         
         
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4