🌊موج🌊

سلام

دلم
سطربندی اهمیت خاص خویش را دارد در اینجا وقف به نیکی رخ داده و موجب بسط معنایی شده است
همان اول کار سوال می شود دلم چه؟
آیا ندا است و خطاب به دلدار؟
دل خویش را مخاطب قرار داده است؟
و معانی دیگری که توان استخراج کرد
بله باید در اقیانوس ها غور کرد و مروارید ها را استخراج کرد
غواص معناها
گر چه
عشق بازی کار هرشیاد نیست
این شکار دام هر صیاد نیست

عاشقی را قابلیت لازم است
طالب حق را حقیقت لازم است

عشق از معشوق اول سر زند
تا به عاشق جلوه دیگر زند

تا به حدی که برد هستی از او
سر زند صد شورش و مستی از او

شعر زیبایی است ظاهرا از ناصرالدین شاه

اگر می گفت
دلم یک دریا می خواهد
شاید شاهد بسط معنا نبودیم و سر راست مطلب گفته می شد
تپش دل امواج را به یاد آورد

یک دریا می خواهد
یک دریا هم در معنای ظاهری
و هم نشانگر کثرت یعنی فراوان و بسیار
البته خود دریا هم می تواند چند معنایی باشد
یک هم می تواند عددی باشد و هم احدی
یک عددی خوب در تقابل دو و سه و ...
ولی یک احدی هاضم جمیع اعداد
و اصلا در حال و هوای عدد نیست
یک دریا اصلا دو دریایی نیست که طالب باشیم و قابل تصور باشد
الاحد لا بتاویل عدد
و نیز
واحد لا بعدد
خوب احد را داریم واحد هم داریم و در مصحف شریف و روایات هر دو به ذات اقدس اله خطاب شده است
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ
همین را می توان مورد تامل قرار داد
عدد یک در عربی واحد گفته می شود
و نیز عدد یک را عدد نمی دانستند بلکه عدد ساز بود
و چه زیبا که
الواحد لا یصدر منه الا الواحد
و از آن سو این همه نقش و نگار

حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینهٔ اوهام افتاد
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
چه زیبا یک مضمون را دو بار تکرار می کند یک بار با توجه به آینه و یک بار جام
گر چه لا تکرار فی التجلی

باری نکته زیبایی که در یک دریا نهفته است جمع متضادان است آن هم در اوج تضاد
یک دریای احدی را در نظر بگیرید و از آن سو یک دریای کثرتی را
خوب به دروازه قلب رسیدیم و هم معنایی یا تمایز قلب و دل نیز تاملی باید

دروازه قلبم
را
میان صدف ها صاف...
لبخند خرچنگ
موج های بی امان...
رقص ماهیان
اقیانوس بی کران منم
صدای دریا هنوز هست
اما صدای[ دل] دیگر نیست .....

سیاوش
۸ اردیبهشت ۳