سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        یاد آر خورشیدان سربه‌دار را، یاد آر

        شعری از

        مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)

        از دفتر دیوان سروده‌ها...ی انصاری سمنانی (شیدای سمنانی) نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۲۶ شماره ثبت ۴۶۷۷۳
          بازدید : ۵۲۸   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)
        آخرین اشعار ناب مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)

         (پیشکش به همۀ خورشیدان روشنگرِ
         
         سربه‌دار جهان، به  ویژه ایران) 
         
        یاد آر خورشیدان سربه‌دار را، یاد آر
         
        یاد آر خورشیدان سربه‌دار را
        حلاّجان رازها، راویان دردها و شِکوه‌ها... را،
        شکوا از جور خ...د...امگان، تزویر قدّیسان
        و تبانی روبَهان با تبهکاران...
        و شکوا از شکستن آیینه‌های وجدان،
        و ب...ی...ن ...لوی
        اعتراض انسان!!!
         
        یاد آر خورشیدان را
        که همخونِ عاشقانند، و سربه‌دار و استوار،
        و زلال و جاری، همچون چشمه و آبشار،
        و پرندگان آفتاب‌جوی، از مِی جامشان
        مَستند و شاد و سرشار!
         
        آری، این است مرام روشنگران،
        خورشیدان بیدارگر و مهرْبان،
        و نه آنچه خفّاشانِ ...یش گویند:
        ...ا...ران و ...ل...دان، ...الّین و خاسران...!!!
         
        این است مرام من، مرام ما، مرام جهانی‌اندیشان،
        مرام همه* آنانی که لحظه‌ای و ذرّه‌ای،
        بهر خشنودی ار...ا...انِ
        تیغ و ت...ب...ح و طلا...،
        زانوی ذلّت ننهادند بر زمین،
        زانوی غم نگرفتند در بغل،
        و سر، خم ننمودند به دربار اهل دغل.
         
        آری، این است مرام خورشیدان؛
        خورشیدانی که بر پایۀ حکم وجدان،
        ردای رزم پوشیدند، رزم فرهنگ...؛
        و قامت عزّت، استوار نمودند؛
        در چه رَه؟ به چه امید؟
        در ره «انسانیت»،
        به امید «آز...دی»...، تا بدانجا که حتّی
        بوسیدند صلیب را
        و در آغوش کشیدند مرگ را!!!
         
        آری، قلم‌های سربریدۀ خورشیدان شیدا،
        خون و پیام جاری‌شان در کتاب زمان،
        می‌خروشد بر خودشیفتگان و خرافیان،
        خرافیان مزوّر و
        خ...د...امۀ دو...ان
        که با هزاران توجیه و تبلیغ و
        تلقین و تقلید و
        و ...ح...ید و ...ه...ید...،
        از کتاب‌ها
        هیزم‌ها ساختند در کوچه‌ها
        و از سرها
        دیوارها ساختند بهر فرقه‌ها...!!!
         
        آری، سوختند خورشیدان و دگر نیستند، امّا
        فرزندان ذهنشان، زنده‌اند و بیدار،
        و گویا و گشوده،
        فراروُیِ
        روشنی‌جویان.
         
        یاد آر خورشیدان سربه‌دار را، یاد آر
        که گر گوشِ هوش بسپاری به نوای نسیمِ
        دشت سربه‌داران،
        یا بنشینی پای قصّۀ تاریخِ
        فداییان وجدان،
        گویی هنوز هم، به گوش می‌رسد سرود عشقشان
        بر سر صلیب‌ها و دارها،
        سرودِ رَستن از بردگی آدمک‌های
        بی‌عشق و بی‌خرَد و بی‌وجدان...؛
        سرودی که بُرده است همه آبروی
        ...ین‌‌سازان و منطق‌ستیزان...، و در یک سخن،
        بازیگرانِ نقشِ
        «گرگ در لباس میش» را!
         
        آری، گر نیک، بسپاری گوشِ دل به درد دل زمانه‌ها،
        گویی هنوز هم به دل می‌رسد آوایشان،
        آوای جان و جانسوز خورشیدان،
        که پژواکی دارد به پهنای جهان
        و درازای روزگاران!
         
        آری، یاد آر،
        خورشیدان را
        سربه‌داران را
                                 یاد آر،
                                                  یاد آر.
         
                                                                       دی 1390 خورشیدی
                                                                      مهرداد شیدای سمنانی
                                                                      (مهدی انصاری سمنانی)
         
        *(همان گونه که آگاهان می‌دانند) برای آهنگین‌تر شدن، بندواژه (حرفِ) پایانیِ واژۀ «همه» در سرودۀ پیش‌گفته، بهتر است با ساکن، خوانده شود.
         
        نگارنده، امیدوار است که روزی، سرودۀ پیش‌گفته نیز بدون هیچ س...نس...ری منتشر شود.
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۳۱
        خندانک
        مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)
        جمعه ۴ تير ۱۳۹۵ ۰۲:۴۹
        یادآوری:
        ای کاش! نگارنده می‌توانست سرودۀ پیش‌گفته را نیز، بدون هیچ س...نس...ری منتشر نماید؛ ولی دریغا که پرواز بیشتر سروده‌ها و نگاشته‌های به ویژه روشن‌اندیشانه و فرا...ی...یِ وی، به دلیل تمامیت‌خواهی و خرافه‌گراییِ... ...س...و...ا... ...ی...م ...ی ...ی، همچنان م...ن...ع است و آن شمار اندک از سروده‌ها و نگاشته‌هایش که منتشر می‌شوند نیز، از ترس قفس، گاه، در عمق کم آسمان (یعنی با س...نس...ر)، پرواز می‌کنند و این‌چنین، قطره‌هایی از نغمه‌هایشان برای مخاطبان، ناشنیده می‌ماند!!
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1