بنام خدا
امشب از توی کوچه های بهشت ، بوی سیب و انار می آید
گوشه چشمی اگر کند ساقی ، غزلی مست بار می آید
فصل خرما پزان رسید از راه ، عطش و روزه های طولانی
پدر نخل ها ولی امشب ، مژده داده بهار می آید
تاک ها مست ، غوره ها شیرین ، جام را ماه در بغل دارد
ساقی امشب خودش خراب خراب ، با خماران کنار می آید
فَتَبارَک بخوان که سجده کنند ، کل ایجاد سمت چشمانش
ذبح کعبه بروی دست خلیل ، سمت این سجده زار می آید
لعل لب های قیمتی نگار ، حلقه حلقه شبیه دُر نجف
گوئیا از لبش که می لغزد ، شربت از چشمه سار می آید
کعبه بعد از نماز و شکرانه ، از همین چشمه روزه را وا کرد
تا نصیب از کرامتش ببرد ، خضر هم روزه دار می آید
مات چشمان نافذش مانده ، تا همیشه نگاه روشن نیل
تیغ ابروش کشته می گیرد ، تا که وقت شکار می آید
صلح یک شیوه مبارزه است ، در مصاف کمین نابغه ها
آنکه مردانه در جمل جنگید ، به صفاتش فرار می آید؟؟
همه دیدند خمره عسلش ، دخل یل های شام را آورد
لقب بی بدیل شیر فقط ، به یل این تبار می آید
#
سر خود را گرفته پایین که
چشم در چشم کوچه ها نشود
حیف بدو ورود در خانه
به غم در دچار ......... می آید
ایمان کریمی 31/03/1395
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز
دستمریزاد