دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر رحیم نیکوفر ( آیمان )
آخرین اشعار ناب رحیم نیکوفر ( آیمان )
|
ایمان دلش لم یزلی بود
هم شیرخدا هم ولی بود
بدان ای کوفهء قدر نشناس
حق ترین حق جهان علی بود
رحیم نیکوفر
قرآن حق و هیچ در آن شکّی نیست
نازل شده آن دررمضان شکّّی نیست
حقا که علی ناطق حق بود در دهر
او شیرخدا مرد جهان شکی نیست
چشم خود را گشود در خانهٔ معبود
عینش نیامد به زمان شکی نیست
دوش او توش_ یتیمان عرب هرشب
چهره اش زرد ز ایمان شکی نیست
او حاکم عدل و همیشه به هرجا
حکمت به لبش فراوان شکی نیست
برهمه اعلام مولایی او در غدیر
والایی او از کسان شکی نیست
شاه بودش ولی خانه نشین از جفا
غم به گلو داشت چو استخوان شکی نیست
شمشیر جهالت فرق او را شکافت
شد سرور_ رستگاران شکی نیست
از فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة ی او در قدر
عالم امکان شده گریان شکی نیست
فرمود مدارا شود اما به اسیرم !
بودش دل او مهربان شکی نیست
پسر او بود حسین و محشر ِ او
هست لبِ تاریخ روان شکی نیست
♣️🌿♣️🌿♣️🌿♣️🌿♣️🌿
رحیم نیکوفر 95
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرادرخوبم
زیبا قلم زدید
البته دارای مشکل وزنی بود وباید درست شه
ماجورباشید
وتسلیت عرض می کنم
این ایام سوگ وعزارابه شما برادرخوبم