سوسوزام دای قورویوب دامارلاریم
بیریانا چاتمادی هی هارایلاریم
سایا توشدو نفسیم ، چرخِ فلک
یاراما دوز توُکوری دوُزممیرم
آدلی سانلی دنیزیردیم ، قورودوم
توکلرین من عزیزیردیم ، قورودوم
خان چوبان ایستمه دی بو سارانی
سئل آپارسین ، بیلیری دوُزممیرم
چای آخیب گلمه دی ایمدادیمه ، هی
اوخشایر ناله سی فریادیمه نی
گورمدیم هئچ بولودون آغلاماغین
باخیری گوُی گوُروری دوُزممیرم
آی ائلیم آی وطنیم زاره گلین
باهارین بولودلاری قاره گئیین
اوخشایین بیر آنا تک سیزده دئیین
باخ بالام جان وئریری دوزمیرم
آیمــــــــــــــــان
ترجمه فاقد قواعد شعری جهت رساندن مفهوم👇
تشنه ام ، دیگر خشکیده رگهای من
به جایی نرسید های و صدای من
به شمارش افتاد نفسهایم ، روزگار
نمک به زخمم میزند ، بی تحملم
دریایی نامی و پر آوازه بودم ، خشکیدم
برای تورک ها عزیز بودم ، خشکیدم
"خان چوبان" نخواست این "سارای" را
سیل ببرد ، خودش میداند که بی تحملم
آه ، رودخانه ای به امدادم نرسید
نی ، ناله اش به فریاد من شبیه هست
ندیدم هیچ ابری به حالم گریه کند
آسمان هم نگاهم میکند ، میبیند بی تحملم
ای ایل من ، ای وطن من ، زار شوید
ای ابرهای بهاری سیاه بپوشید
مثل یک مادر شما هم بنالید و بگویید
ببین ، فرزندم جان می دهد ، بی تحملم
پ ن :
*خان چوبان* (چوپان) *سارای*(معشوقه ی چوپان)
چوپانی بود که عاشق دختری بنام سارای میشه
اما سارای یا همان سارا در قضیه ای که خانِ روستا برای رسیدن این دو عاشق بهم ایجاد میکنه
خودشو به رودخانه میندازه و سیل اونو میبره
* آپاردی سللر سارانی* ترانه ای مشهور که برگرفته از این داستان هست
تشکر بابت ترجمه.
زیبا بود 🌺🌺🌺