يکشنبه ۱ مهر
|
|
دراین خُمارِ مخمورکُشِ خُمره ،
دراین تمتّعی که هست در عُمره ،
|
|
|
|
|
ازخودگذشتن ..
از خودم گذشتم من، شادی جهان خواهم
رَستم از وجود خود، یار مهربان خواهم
عشق را خبر ب
|
|
|
|
|
به پایت سر نهادن فخر و ناز است
|
|
|
|
|
از جان ، می آید برون آهی که میگیرد جهان
این درد یک عاشق بود در این زمان و هر مکان
|
|
|
|
|
گاهی یک سکه فاجعه ی زن فاحشه خواهد بود
|
|
|
|
|
زندگی پیدایش سبزی و زن! چون بستر است
|
|
|
|
|
من مینویسم از تو، رویای دل نشینم
من خواب میروم تا خواب تورا ببینم
|
|
|
|
|
تنها درخت شاید
با یک مشت پرنده در سر
از چشانم دانه می خورند
|
|
|
|
|
سُفره ی دیو وددّان گسترده است
|
|
|
|
|
عاشقانه نوشتم که دوستت دارم
بی قرارم چرا که جواب می بینم
|
|
|
|
|
غمی دارم که در سینه بود یک زخم دیرینه /که عشقم بی خبر رفت ودلم پر آه و نفرینه/از آن روز جدایی من که
|
|
|
|
|
یک زمان من هم اسیرِ ، رهِ می خانه بُدم
هوسِ باده تو سر عاشقِ پیمانه بُدم
|
|
|
|
|
در این دنیا که آهویش، پی صیاد میگردد
|
|
|
|
|
در سایهسار عشق، دل از غمت شکفت
در خلوت خیال، شمع از دلت شکفت
گفتم: «چرا بهار، به چشمت اینچ
|
|
|
|
|
دادار فلک آمد با بوس وکناری چون
لب بر لب شیرینت با شهد هزار افسون
|
|
|
|
|
دیشب ز باد یادت چون ابر گریه کردم
صبرم به آخر آمد بی صبر گریه کردم
|
|
|
|
|
کلمات بی وزن شعرم را بادبرد
سپیدی ماند وسکوت
شاعر نشده قافیه را بدجور به چشمانت باختم
|
|
|
|
|
به میدان آمده ناقوس های سوره ی طاها
|
|
|
|
|
شاید مگر رسد به دستِ طفلی زبالهکش...
|
|
|
|
|
خیز بر می دارم
به تکاپوی نیاز
سمت آن مخزن اسرار
دوچشمان پر از جذبه و نور
بردلم وحی مسجل گشته
شد
|
|
|
|
|
مدام ارتفاع پُل ها را اندازه می گیرد
|
|
|
|
|
حالا که ، دیدار مهیا شد ،
اظلام ز اتهام مبرا شد
|
|
|
|
|
گر آن جمال مه بگیرند از تو روزی
|
|
|
|
|
کاش میشد لب باز کنم تاکه کمی درکم کنید
آنقدر خوردم خودم را که دگر دود شدم
|
|
|
|
|
من در انتظار تو و .......
|
|
|
|
|
✍️ تصنیف سرا: م.مدهوش(یامور)❤️
🎧 دکلمه: بانو هستی احمدی☘️
|
|
|
|
|
در دل خود خلوتی برپا کنم
با خودم از درد دل نجوا کنم
|
|
|
|
|
بر غربت و تنهاییِ خود بالیدم
|
|
|
|
|
پیوند خورده این دلم،با روح تو جانان من
امشب بیا در خواب من،منت گذاری بر سرم
|
|
|
|
|
اندوه مخور بهار بر می گردد
نسرین و گل انار بر می گردد
در کوچه ی پر خاطره دلتنگی
اواز خ
|
|
|
|
|
چه موزون مینوازی شببهشب ساز غزل را
"صدفبارانِ" بغضِ "غم" در "آوازِ" غزل را
نگاهی بر نگاه پنج
|
|
|
|
|
بیری بیر گوشه دَه هر گون عذاب چَکیر..
|
|
|
|
|
چه خوب اگر "بوسه"
همین امروز!
به دیدار "بغض" می آمد...
|
|
|
|
|
به خلطره های پنهان بگو...
|
|
|
|
|
وقتی گذشت از روبرویم چهره اش غم داشت
دنیا برای روزگارش واژه ای کم داشت
|
|
|
|
|
پــنـجـره وا شـو سـحـر ؛ آمـده بـا رویِ خـوش
بــاد زَنَـد بــر مــشـام ؛ رایـحــه و بــویِ خـوش
|
|
|
|
|
درود و عرض ادب
لبریز شده چشم من و ابر پر از نم
از هجرتت ای خوب تر از آدم و عالم
در خاطر
|
|
|
|
|
برای خسته دل باید چون یک آشیان باشم
|
|
|
|
|
ذکر امروزمی و فردایی
معنی هر روزم
دل و جان میخواهد
شب و روزم به تو آکنده شود
قفل دستان تو باش
|
|
|
|
|
زخمی تر از همیشه
زخم شمشیر سرنوشت دیده
باقلبی و بالی شکسته
|
|
|
|
|
بالگردی خورد به کوه و،
کنده شد پروانه اش
|
|
|
|
|
سلام ای یار شیرین، دلربا
کجا رفتی که رفت دنیای ما
|
|
|
|
|
دردی که مرا کرده زمینگیر وخیم است
|
|
|
|
|
مرغ مریض این قفس یاد تو هست هر نفس
|
|
|
|
|
من بودم و آرزوی خام وصال سحر
......
|
|
|
|
|
عشق را دیوانه ها در آینه رو کرده اند ..
|
|
|
|
|
از هر زمینی رو گرفتم تا در قلبش
سامانه ای باشم بدون ذره ای کمبود
|
|
|
|
|
درآخر نیش خود زد مار موذی
|
|
|
|
|
چشم من بود دوان در طلب آن می ناب
که دوا سازم از آن زخم دلی بس ناسور
|
|
|
|
|
مرا دیدی گذر کردی،نماندی
به قلبم رد عشقت را کشاندی
|
|
|
|
|
لبخندِ تو در موزۀ دل وِردِ زبانست
|
|
|
|
|
خدا لعنت کن انسان را اگر فرمانده ی شر شد
اگر تا غنچه روئید و سپس در باطنِ خر شد
زِ آب و گِل بنا گ
|
|
|
|
|
اگر امروز بکامت همه شیرین شکران خواهد بود
|
|
|
|
|
خوشاروزی که کودک بچه بودم
به بازی من خراب کوچه بودم
کنارم دوستانی خوب وزیبا
یکی شیرین وآن دیگ
|
|
|
|
|
مژدگانی بده دل اهل تمنا شده است
به تمنا نگهم غرق تماشا شده است
|
|
|
|
|
گذشت آن شور و شوقِ نوجوانی
همه، در هیچ و پوچ و بی نشانی
به سختی طی شد آن ایّام و هرگز
...
|
|
|
|
|
غم چون که به جان رسید دل بشکست
درد آمد و یکباره ز دل ، تن بشکست
|
|
|
|
|
من یخی بودم که دیگر،
کاملاً وارفته ام
|
|
|
|
|
گفت هستم تا ابد
اما ابد نزدیک بود
|
|
|
|
|
هرگز نیا دور و برم غرق فریبم
|
|
|
مجموع ۱۲۶۸۰۶ پست فعال در ۱۵۸۶ صفحه |