سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 1 مهر 1403
    19 ربيع الأول 1446
      Sunday 22 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱ مهر

        مهرگان

        شعری از

        امیر وحدتی یگانه

        از دفتر یگانه نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۲۷۳۲
          بازدید : ۲۳   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر وحدتی یگانه
        آخرین اشعار ناب امیر وحدتی یگانه

        #مهرگان
        (باز فرخنده #مهرگان آمد
        #جشن_ایران_باستان آمد
        به #دبستان برای کسب کمال
        #کودک پاکدل دوان آمد)
         
        باز گل کرده رنگ کودکیم
        خاطرات قشنگ کودکیم
        کاش می شد دوباره برگردد
        دوره شوخ و شنگ کودکیم
         
        یاد #آموزگار من خوش باد
        یاد من داد #آب_و_بابا را
        پیش پایم گشود با گرمی
        راه پر پیچ و تاب فردا را
         
        یاد باد از شکوه خاطره ها
        یاد گلهای شاد و خندانی
        حیف شد کز دیار ما رفتند
        بچه های زرنگ ایرانی
         
        سروها سبز و سر ببالا بود
        جویها جاری و گوارا بود
        امنیت داشت راه مدرسه ها
        چونکه #دارا کنار #سارا بود
         
        کاش باران بهار می آورد
        باغمان برگ و بار می آورد
        کاش #دارا برای #سارایش
        بقچه ای از انار می آورد
         
        یاد #بابا که آمد و #نان داد
        بهر نان حلال تاوان داد
        یاد بغضی که در گلو خشکید
        یاد اشکی که بوی باران داد
         
        آی! قاضی! که اندرین دیوان
        از عدالت نشان نمی بینم
        از چه رو کرده ایش در زنجیر
        دست #بابا که #نان نمی بینم
         
        یاد آن #شیرمرد در باران
        آمد و #اسب خویش جولان داد
        یاد آن پیر مرد #آهنگر
        در ره آرمان خود #جان داد
         
        یاد بادا ز مرد دهقان که
        جامه را کند و آتشی افروخت
        #ریزعلی اندر آن شب تاریک
        راه روشن به خفتگان آموخت
         
        باد سردی وزید و طوفان شد
        سدّ شعرم شکست و جنحالی است
        کودکی آشنا نمی بینم
        جای #پطرس در این غزل خالی است
         
        ای خوش آن #زاغکی که زیر درخت
        ناگهان #قالب_پنیری دید
        تا نیفتد بدست #روبهکی
        (به دهن بر گرفت و زود پرید)
         
        روبه چاپلوس و حیلت ساز
        باب وعظ و خطابه را بگشود
        آنقَدَر رفت روی مخ ها تا
        هر چه بود و نبود را بربود
         
        ای خوش آن #جوی_مولیانی که 
        آب میزد تن #بخارا را 
        می شکافید در سر راهش
        سینه سخت #سنگ_خارا را  
         
        کاش می شد بگوش کودکیم
        #باز_باران_ترانه ای خواند
        #باممان را کند #گهرباران
        نغمه ی عاشقانه ای خواند
              
        باز #کوکب، بدست، شیر آمد
        #نیمرو آمد و پنیر آمد
        #بز پشمی دوباره #بع_بع کرد
        #حسنک باز هم که دیر آمد
         
        از لب روستای خواب آلود
        خنده برچیده گشت و قهر آمد
        رخت بستند #کوکب_و_کبری
        #حسنک هم بسوی شهر آمد
                             
        آه #کبری! چقدر پیر شدی
        پاک خاموش و گوشه گیر شدی
        خیس شد خاطرات کودکی ات
        چون #یگانه تو هم اسیر شدی
        #امیر_وحدتی_یگانه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        ۲ ساعت پیش
        سروده ی زیبایی بود .
        خاطره انگیز خیلی چیزها نسبت به گذشته تغییر کرده .
        عرضم به خدمت شما که من بچه که بودم نارنگی ها نارنجی بودند بزرگ تر شدیم رنگ نارنگی ها زرد شد بزرگ تر شدیم پرسیدیم این چیه که سبزِ گفتند نارنگی است .
        ولی این قسمت رو که فرمودید.در گذشته راه های مدرسه امنیت
        داشت...
        به نظرم امنیت امروزه بهتره نسبت به زمان تحصیل من .
        .
        سروده خاطره انگیز بود علی الخصوص که در خلال سروده ای که برای شروع سال تحصیلی بود
        گریزی هم به زندگی روز مره قدیم داشته اید .
        موفق باشید خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        ۲ ساعت پیش
        درود زیبا بود
        مهدی انصاریان نصما
        ۱ ساعت پیش
        خیلی زیبا بود

        آفرین آفرین

        🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0