سلام و درود فراوان شاهزاده بانوی عزیز
چه نقد سخت گیرانه و حساسی
حساس از این جهت که در اوج تغییر مسیر شعر یعنی مصرع ۱۳ و ۱۴ میفرمایید مخاطب دچار گنگی شده است
اولا عرض میکنم که این نقدتان نشان از شناخت درستتان از روند مفهوم و محتوای درست شعر است فارغ از کلامتان که همیشه پر انرژی و دم دستی نوشته میشه باید عرض کنم خیلی در عرصه ی شعر و شعور رشد داشته اید تحسین تان می کنم
اما در مورد گاه همانطور که فرمودید بر میگردد به مصراع بعد ممکنه است عرض کنید دلیل این کج روی معشوق چه بوده که بیان نشده خوب این واقعا نقد درستی در روند سرایش این شعر است
اما بعید میدونم مخاطب این گاه رو در زمان پیوند عمیق عاشق و معشوق درک کند
گاه نشان از رفتار های خیانت بار است در روابط که بنده نخواستم بازش کنم
و پیشنهادتان را خیلی هم زیبا دیدم. اجازه بدهید همان گاه باشد چرا که در چنین رابطه ای بازنده رود است نه ابر پشتیبان
پس ابر با غرور حسرتی بر دلش نمی ماند
درود بیکران و ممنون برای شعرم وقت گذاشتید
همیشه شاد باشید و پر انرژی
این داستان هم صرفا تخیلی شاعرانه بود
بسیار زیبا و دلنشین بود
سرشار از احساس