پُل

درودبرشما
کوتاه پرمعنایی بود
آفرین

زیباست و جالب...
بند اول بندی کامله و حق مطلب ادا شده...

اما بند دوم ایده خوبهههه، اندازه گیری پل‌هایی که یار بی معرفت ازش رد میشه، در حالی که هی زیرزبونی با خودت میگی؛ دههههه تو که می‌خواستی بری واسه چی لِفتش میدی؟ زود جل و پلاست و جمع کن برو دیگههع دورت بگردم(الکی)...😜برو ولمووو کن... تا شهردار با هر قدم نحس تووو واسه رفتن یه پلی درست کنه.
که تهش دیگععع خسته می‌شید و اینبار با کنایه یه جورایی که به در بگید تا دیوار بشنوه، محترمانه سر شهردار داد می‌کشید که آهای با توام پل‌هارو کوچکتر درست کن این یاروووو می‌خواد یواش یواش بره تا حسابی منو سکته بده...😳🥴

درست برداشت کردم آیا؟ اگه برداشت غلط بود که همه چی خوبه و 🤐😬 اما اگه برداشت درست بود برم مرحله بعد
مرحله بعد چیهعع؟ اینکه بگم اجرا ضعیفعععع، حداقل از نظر من...🙈
درود بر جناب رجبی کوتاهی‌سُرا
خدایی خیلی نوشته‌تونو خوندم و هربار به این نتیجه رسیدم ایده عالیهههه و اجرا ضعیف...
عذر منو بپذیرید برای جسارتم که نظرمو هر چند نادرست بلند بلند میگممم... 🙈
موفق باشید

اتفاقا با خودم گفتم این شاعر، شاعر خون و خون‌ریزیهه😅 چرا امروز اینجوری بود... باید یکی رو می‌کشت🤭

ولی خدایی من حس سقوط ازش نگرفتم و هی رفتن روی زمین بایر می اومد توی ذهنم...
بهرحال خداروشکر که برداشت اشتباه بود ولی باز با توجه به توضیح تون نتیجه همونهههه... که خودتونم تایید کردید...
مخلصیم شاعر شعرهای خشن

سلام جریان با‌ کدوم ج بود؟

واقعا کسی که خودش را مثلاً از روی یک پل توی آب بیاندازد احتمالاً شناگر خوبی است اما اگر از پل توی بزرگراه بیاندازد ! معمولاً فرد خِنگی است که داروی توهمی نوشِ جان فرموده است و به قولی حالش در فاز پریدنه
.

امیدوارم همه مردم درپناه الهی خوشحال باشند
در کارشان موفق و در یک زندگی معمولی
دور از آسیب های فردی و اجتماعی
بی نیاز به این مسائل مرموز و عجیب غریب .


سلامت باشید و شاد
طنز قابل تاملی بود .

درودها جناب رجبی
مرحبا

سلام
مانند همیشه عالی سرودی بود
لذت بردم
هزاران درود برشما

درود. جالب و متفاوت بود. من نظری دارم ولی نگه می‌دارم چون من در این سبک شعر سپید اطلاعات کمی دارم. منتظر نظرات عزیزان می‌مانم.
ولی این معکوس کردن ضرب المثل ها و اصطلاحات برای آشنایی زدایی کلا ایده بسیار خوبیه👌👌👌👌

درود. من فکر می‌کنم شعر نیاز به گسترش دارد. ما در این شعر سه تکه اصلی داریم:
(۱) معکوس اصطلاح رایج
(۲) شروع ناگهانی روایت (همه چیز از آن وقتی شروع شد که...)
(۳) قائله پل ها😂 (واقعا چرا قائله؟؟؟؟🤦😂)
من همیشه اینطور فکر می‌کنم که شعر سپید روایی را بهتر است مثل فیلم در نظر بگیریم مگر اینکه سبک‌ خاصی داشته باشید (مثل سبک خانم صیاد یا آقای آزادبخت که یک مقدار مرکز گریز و پیچیده تر است).
یا ساختار روایی باید تک خطی باشد (از لحظه شروع تا پایان تصاویر نرم تغییر می‌کنند و متحول میشوند)
یا چند خطی باشد (چند خرده روایت که در نهایت قرار است متحد شوند مثل چند خط داشتانی)
یا ساختار حلقوی داشته باشد (در آن وبلاگی که خودتان هم خواندید درباره اش صحبت کردم).
یا کلا چند تکه و با نظم آشفته عمدی باشد (در برخی شعرهای آقای آزادبخت و خانم صیاد اینگونه است و به خودی خود ضعف نیست بلکه عنصر سبکی آنهاست که اتفاقا به جای خودش بسیار جذاب و تاثیرگذار است).
حالا این همه افاضات را به چه علت نمودم؟ خووودم هم نَمیدانم...اطلاعی نَدارم! (شوخی😁).
الان تکه (۱) و (۲) خیلی خوب جوش خورده اند. اما تکه سوم اگر چه به (۱) نظر دارد اما رد اتحاد و هماهنگی با (۲) در آن نیست.
البته اینها نظرات شخصی من هستند و ابدا قابل اعتماد نیستند (توصیه برادرانه: ابدا به توصیه های من همینجوری اعتماد نکنید🤦😁🤦😁🤦).

درود حتما در مورد سبک هایی ک گفتی مطالعه میکنم...

درودتان گرامی
سپیدی چندلایه و زیبا
پیش از انقلاب، شهردارها عموما ابهتی فزاینده داشتند، از جمله پدربزرگ بنده که چهار سال شهردار رشت بودند، پس از سالها خدمت به عنوان نظامی به وطن، امروزه معمولا افراد ناشایسته و معلوم الحال، با عنوان شهردار معرفی میشوند که جای مزاح دارد

موفق باشید

درود برشما

جالب بود

آقای شهردار...
درودتان باد جناب رجبی استاد عزیز
الحق که بسیار به دل نشست و لذت بردم
در واقع سبک نوشتنتون رو میپسندم. جدا از هم زیبا و دلنشین. (شاعر خون و خون ریزی) البته مزاح بود جمله داخل پرانتز
رد قلمتان ابدی و بمانید به دور از غم روزگار🌹🙏🤍

درودتان
کوتاهی پر معناست

درود..
زیبا بود🥲👌🏻👏🏻👏🏻

درودتان جناب رجبی گرامی
طنز سیاه را به تصویر شعر رسانده اید موفق
و حظ وافر بردم

نویسا مانید و سبز

درود و سپاس از بیان دیدگاه پر مهرتان