اگر امروز به کامت همه شیرین شکران خواهد بود
روز د یگر همه احوال به کام دگران خواهد بود و
وبازهم ....شعر...و......... طنز.................
روزی خداوند عالم فرشته ای را تنبیه کرد و اورا
به زمین فرستاد تا عذاب بکشد وتوبه کند تا اینکه
بخشیده شود......
فرشته برحسب اتفاق فرو دش از آسمان به ایران رسید.
آنگاه به شکل آدمی درآمد و
مدتی در ایران ماند . سپس مهاجرت کرد به کشور های آفریقایی
رفت........
بعد از ۴۸ سال دوباره به ایران برگشت.وقتی وارد ایران شد
بسیار........
گرسنه بود......
درب نانوایی ایستاد و ۲ ریال از جیبش درآورد به شاطر داد وگفت
یک قرص نان بدهید .
۰ شاطر متعجبانه. نگاهی ب ۲ ریالی و
ونگاهی دیگر به ....فر شته......
. مردم که در صف ایستاده بو دند.زدند زیر خنده و
. پرسیدند مگر تو مال اینجا نیستی....
فرشته گفت........
مدتی اینجا نبودم در کشور دیگری بودم....
اکنون به اینجا آمدم
شاطر گفت قیمت نان با آرد سهمیه ای ۶۵۰ تومان است و
قیمت آزادپزی خانگی به ۷۰۰۰ هزار تومان هم رسیده ......
فرشته گفت آن زمان که من اینجا بودم قیمت نان کمتر از
۲ ریال بود........چگونه اینهمه گران شده.......
شاطر گفت ..... قیمت ها دراینجا هرروز افزایش دارد.
آنگاه ...فرشته..سر بسوی آسمان کرد و گفت . بارالها
به بزرگواریت .....مراببخش و
. تا دیونه نشدم ازاینجا نجاتم بده.......
سپس یکی از حاضرین در صف ۲ ریال را گرفت و نان فرشته را
حساب کرد فرشته هم به رسم تشکر دفترچه ی کوچکی
به اوداد ورفت..........
آن شخص وقتی به خانه رفت . دفترچه را باز کرد دید..
نوشته....
روزگار همانند آن سکه دورو دارد.
روزی به کام این و........
روزدگر بکام دیگریست.....
اگرامروز به کامت همه شیرین شکران خواهد بود
روز دیگر همه احوال به کام دگران خواهد بو د
فتحی ....تختی...۷ . ۹. ۱۴۰۲ شمسی
التماس و دعا به حق مریضان وگرفتاران دربند
طنزی شیرین بود