سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 1 مهر 1403
    19 ربيع الأول 1446
      Sunday 22 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱ مهر

        نعش امید

        شعری از

        لیلا اسدی (میس قلم)

        از دفتر شعرناب نوع شعر مسمط

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۲۷۴۳
          بازدید : ۸   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لیلا اسدی (میس قلم)
        آخرین اشعار ناب لیلا اسدی (میس قلم)

        خورشید را بر دار خواهی دید
        جنس مرا بیدار خواهی دید
        زن بودنم را عار خواهی دید
         
        « فُزتُ وَ ربِ الْدرد » از سر گیر
         
        زن بودن تو جرم ِ سنگینت
        حُسن تو در اجرای تمکینت
        اِسمَع وَ اِفْهَمْ مشق ِ تلقینت
         
        خود را کمی مردانه در بر گیر
         
        چشم کبودت سرمه اندود و
        مشتی که هم خواب ِ لبت بود و
        لبخند ِ تلخ ِ تو غم آلود و
         
        خود را مکن با گریه ها درگیر
         
        نان تنورِ سینه ات سرد و
        سرو ِ قد و بالای تو زرد و
         همبستری با آلتِ درد و 
         
        بدبختی ات را باز از سر گیر
         
        دردی ، خوشی را از دلم رانده
        نعش ِ امیدم بر زمین مانده
        بغضم نماز میّتش خوانده 
         
        از بام ِ ترست زودتر پر گیر
         
        قلاده ای بر دوش ِ انگشتت
        رد ِطناب و ترکه بر پشتت
        خون می چکد از دامن ِ مشتت
         
        پشت ِ نقاب ِ تازه سنگر گیر
         
        در گریه و ماتم مکن اسراف
        درز ِ غم و لبخند را بشکاف
        پرواز کن از این قفس تا قاف
         
        بال و پرت را از کبوتر گیر
         
        لیلا شبی مردانگی آموخت
        خاکستری زیر غمش می سوخت
        چاک دهانش را خودش می دوخت
         
        درّ گران از دیده ی تر گیر 
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0