دوشنبه ۱۸ فروردين
دل بی تاب شعری از مریم نقدی
از دفتر مانارُز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۸۸۳
بازدید : ۳۸ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب مریم نقدی
|
"دل بی تاب"
دیشب از عشق تو آتش دل بی تاب گرفت
شعلهای در سرم افتاد و مرا خواب گرفت
سایهای از تو به جا ماند در آیینهی شب
دلم از دیدن این قصهی نایاب گرفت
رفتی و خاطرهات ماند به جا در جانم
مثل آن چشمه که ساغر ز لب آب گرفت
اشک در آیینه افتاد و تماشایم کرد
غصه از گوشهی چشمانِ ترم تاب گرفت
رفتی و بغض من ازخاطرهها سر وا کرد
نالهام راه سفر تا دل مرداب گرفت
شب به شبگوشهیاین خانه تو رامیجویم
سایهات با من و دل حسرتِ مهتاب گرفت
ای که از بادهی چشمان تو مستم هر شب
خود بگو کی بشود تشنه ی سیراب گرفت
سایهای از تو بهجا ماند، ولی بیجان است
دل من حسرت آن لحظهی نایاب گرفت
رفتی و بعد تو هر ثانیهام دردی شد
زندگی طعم غم و غربت اعجاب گرفت
باد، عطر نفست را ز خیابان برده
کوچههاحسرت آغوش تو را قاب گرفت
ماه با دیدن چشمان تو خاموش شده
آسمان از غم تو رعشه ی اعصاب گرفت
باز هم نام تو را زمزمه کردم امشب
باز هم بغض مرا گوشهی محراب گرفت
دکترمریم نقدی"مانارُز"
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.