دوشنبه ۲۸ خرداد
|
|
در دنیایی کِه - کلاه -
برای خدا می دوزند
بر قامت حقیقت کفن !
|
|
|
|
|
چهره بی اشک مادر ................
|
|
|
|
|
یخ زدم بر گرد اینجا بی تو گرمایی ندارد
|
|
|
|
|
من مَستم ای ساقی بیا من ترکِ مَستی کِی کنم
|
|
|
|
|
رو بر سر این صفحه بران باز دوباره
رو نغمه بخوان قصه بخوان باز دوباره
|
|
|
|
|
قاب لبخند
چه آشناست لبت ، پشت قابِ آن لبخند
گمان برم که شبی بوده ، با لبم هم بند
|
|
|
|
|
دل ما اســـــــیر این تنـــــــگ حصـــاردنیاســــت
بین این هزارویک جور دلی بس تنهاست
|
|
|
|
|
گاهی به چپ
کودکانه و سخیف
بیشی به راست
افراطی و شلوغ
|
|
|
|
|
به خیالی که یکی ، شاعرِ چشمانم هست
|
|
|
|
|
خاک بی جان بودم و روحش دمید ....
|
|
|
|
|
من هر کجا که میروم بوی تو می باشد
دریا همان چشمان جادوی تو می باشد
این طبیبان چه می دانند؟ از درد
|
|
|
|
|
شمع پیش رخ پروانه ی
تو...
|
|
|
|
|
روزی به نشاط وسبزه آغازکنیم
یک پنجره رو به روی حق باز کنیم
صبحانه کنار تو فقط می چسبد
امروز به لط
|
|
|
|
|
آخرین وصله یِ تنهاییِ ما خواهد سوخت...
|
|
|
|
|
انجا که اخرین نفس ها به تپش میافتد
و هیچ گریزی نیست
و مرگ ارام ارام در اغوش میکشدم
نمیتوان فرامو
|
|
|
|
|
مادر قصه ی بی پایان و تلخ است
قصه منِ بی پدرُ زمستان سرد است
دلم خوش بود بچه ی پاییزم، افسوس
سهمم
|
|
|
|
|
گاهی تورا عزیزم ، حس میکنم کنارم
|
|
|
|
|
چی شد که آسمون چنین بخیل شد
|
|
|
|
|
آن روزها رفتند...
آن روزهای خرّم و زیبا...
آن روزهای قصّه و رویا...
آن روزها با شاپرکهایی که بر د
|
|
|
|
|
هرگز نخواهد شد فراموشم...
|
|
|
|
|
تکرار کردهای تو دروغت تمام عمر
|
|
|
|
|
همه گل های گلستان همه تقدیم تو باد
|
|
|
|
|
روز دگری آمد و فکر تو در این ذهن روان شد
از فکر به تو عقل و دلم سخت حَزان شد
|
|
|
|
|
از مال دنیا
چیزی ندارم
مگر !
عطر تن تو...
|
|
|
|
|
رفيقي ندارم به جز اين همه غم
نشد گريه هامم با حرفات کني کم
|
|
|
|
|
رفتن به نزد ارباب، با سَر زیبا نمی شود
|
|
|
|
|
یک نکته ز روزگار، هُش دار، نیک بیاندیش
دانی که چرا سخت شود هی کم و هی بیش؟
جان تاس وجودست و جه
|
|
|
|
|
من از خاموشیِ آتش به کوه طور میترسم
|
|
|
|
|
وقتی که بیخوابی
ریشه میزند بجانت
بی اراده تمام فکر ها به سرت آوار میشوند
و شبت را پر از خاطره میک
|
|
|
|
|
شکاری نیست دیگر لحظه ها را
مرا این لحظه ها باز آفریدند.
سمیراعزیزی
|
|
|
|
|
سهم من یک روزِ آرام از تو آیا می شود ؟...
|
|
|
|
|
غزلِ بــے رمقـم ، از دو لبـش جان میگرفت
کافرِ چَشمے شدم ، کَز نگه ایـمان میگرفت
ما در این وادے
|
|
|
|
|
رفتی و مونده برام
عکسای یادگاری
چقده زل بزنم به
خنده ای که داری؟
در نبودت گره کور....
|
|
|
|
|
یا می بَرَد این سیلِ بیزاری جهانم را/ یا می خورَد کم کم جذامِ عشق جانم را
|
|
|
|
|
چالِ رویِ گونه أت شد علتِ ویرانیَم
چون خرابی ها بُوَد رویِ گُسَل ها بیشتر
|
|
|
|
|
تو لحظه هایی که کم بودن و من بودن برات کافی نبود
ما مثل و مثالی به همتای خود نداشتیم
تا اون ما رو
|
|
|
|
|
زن ها را نمی گیرند
زن ها را دوست میدارند
|
|
|
|
|
فقط علی امیر المومنین است....
|
|
|
|
|
دلم گاهی برایِ باده تنگ است ...
|
|
|
|
|
عصرروز ششم و جمله ما چشم به راه
مانده ایم ای همه عشق توراچشم به راه
|
|
|
|
|
اگر شَوی تو یار من چنین کنم چنان کنم
|
|
|
|
|
تمام دخترکان مهر را
دعوت می کنم...
|
|
|
|
|
خورشید هراسان شده از نام خراسان
|
|
|
|
|
بی ثروت جایی نمی توان رسید
|
|
|
|
|
ای که بر دل زده است تیر نگاهت صد چاک / غم هجران تو پیشانی ما زد به خاک
|
|
|
|
|
بی تو از این بودن بی هم دلی دل کنده ام
من برای زنده بودن با خیالت زنده ام
کام من شیرینی از شیرینی
|
|
|
|
|
شعر 47 از کتاب ناگاه برف باران سروده ی فرشید خیرآبادی
بنشسته در من خنیاگری
گه گاه میسراید مهتاب
|
|
|
|
|
این روزها حال من از هر خرابه ای خراب تر است
|
|
|
|
|
من بومرنگ دست توام میدونی
|
|
|
|
|
زندگی حال و هواي تنِ مرد و عرق است
زندگی غسل به مِی کردنِ قبل از شفق است
|
|
|
|
|
چیست هستی، بازی چرخ و فلک
زده ای دوری به اوجی پر طرب
تا که چشم بر همزنی آیی فرود
غصه خوردن بهر ای
|
|
|
|
|
اِبلیس وانسان ها زیاد، ولی آدم کجا
فرهاد-علی محمدی
|
|
|
|
|
بازگشت
آمدی تا صبح من زیبا شود ، بارِ دگر
آمدی حلاج ِ تن بینی ، تو بر دارِ دگر
ح
|
|
|
|
|
خواب افسانه شد و
آرزو ویرانه. . .
این ها درد که نیست. . .
آه از داد دل دیوانه. . .
|
|
|
|
|
کو راه فرار ؟ ما در آغوش همیم
|
|
|
|
|
بکن چشمت زخواب بیدار امشب
برون کن از سرت افکار امشب
|
|
|
|
|
می خلد تیغ جفایت قلبم را
چه بگویم از تو و بغضت با خدایم ؟
|
|
|
|
|
تو باش و بگذار همه اش بنویسم دوستت دارم
|
|
|
|
|
کاش این همه کشتار و دلتنگی نبود
|
|
|
مجموع ۱۲۴۸۱۰ پست فعال در ۱۵۶۱ صفحه |