پنجشنبه ۱ آذر
گفتی از عشق ولی بی خبر از نور خدا شعری از علی نصرالهی (مجنون)
از دفتر دیوانه مجنون نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ ۱۱:۳۰ شماره ثبت ۵۸۸۸۳
بازدید : ۶۳۱ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر علی نصرالهی (مجنون)
آخرین اشعار ناب علی نصرالهی (مجنون)
|
گفتی از عشق ولی بی خبر از نور خدا
این هوس بود وَ الا تو کجا عشق کجا؟
عشق یک چشمه ی باریک ز دریای خداست
وز خدا اینهمه آلودگی و ننگ جداست
عشق معنای بزرگیست نه پستی و جفا
عاشقی احمق نادان ، به دو روزیست وفا؟
ظالمان را در جهان امروز گفتی بی گناه
عشق را با کار خود کردی ذلیل و رو سیاه
با نقاب گریه در جمعی و میخندی به ما
میروی روزی تو از دنیا، و میگوید خدا
فکر امروزت نبودی که بیایی پیش ما
گفته بودی عاشقی؟ حالا سخن گو با خدا
ریشه ای سوزانده ای، میسوزد از دم ریشه ات
شاخه ای سوزانده ای آتش زند بر بیشه ات
گریه بر چشمش رساندی خون بجایش میدهی
هرچه کردی در جهان آنجا جزایش میدهی
تازه میپرسد خدایت گو دگر کارت به ما
خوبیت را گو که شاید بگذریم از یک خطا
آن زمان در فکر میمانی، پریشان میشوی
از جفاکاری بر او آنجا پشیمان میشوی
باز میپرسد خدا اشکی ز چشمش برده ای؟
یا فقط اشکی به او بخشیده و آزرده ای؟
تو چه میگویی جوابش را، خیالت بنده است؟
بگذرد از کرده ها و گیرددت بالای دست؟
او به گریه صبح تا شب تو به خنده با رقیب
شب تا صبح چشم او بیخواب از درد فریب
هر ستم بر عاشقی کردی همان را میکنند
سوزی و خاکسترت را باز برپا میکنند
آن زمان دیو و ددان دور تو جولان میدهند
شیر مادر، از سر انگشتت به بیرون میکشند
با خودت گویی مگر چندی دلش آزرده ام
میرسد بانگی که میگوید دمادم مرده ام
این صدا از آن شهید بی نوای عشق بود
آن که از لطف تو عمری را غزل خوانی نمود
راستی دانی که از عشق تواو برده است سود؟
حق گناه او ببخشید و همان بر تو فزود
حال ای آدم نمای بوالهوس گفتیم ما
هر چه پیش آید به راهت تا به دیدار خدا
گر دلی دادی سخن را همچو پندی گوش کن
عشق جامی از بهشت است آن بگیر و نوش کن
گفته را گفتی تو مجنون خویش اما باختی
اسب نفس خویش زین کرده فراوان تاختی
علی مجنون
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بی پایان بر بزرگوار مرد صحنه ی قلم، استاد عزیز و مهربانم آقای ملایری،،،، سپاس از مهرِ مهربانی چون شما،،، با گفتن استاد شرمسارم میکنید ... این گاف هنر بود که در عرصه ی شعر همچو من بی هنری نام هنرمند گرفت ع،،م : | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباست
مزین به نقد نافذ بانو سماالغزل گرامی