يکشنبه ۲ دی
کجایی شعری از مجید خوش خلق سیما
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ ۱۱:۲۴ شماره ثبت ۵۸۸۸۲
بازدید : ۷۲۶ | نظرات : ۲۸
|
دفاتر شعر مجید خوش خلق سیما
آخرین اشعار ناب مجید خوش خلق سیما
|
تو کجایی که مرا ، کفر زِ ایمان بگرفت.
وطنم را همه خار ، گلشن و بستان بگرفت.
گفته بودی نروی ، هیچ زمان از برِ من.
رفتی اما ز کفم ، قلبِ مرا خون بگرفت.
شاید یک روز بیایی وُ مرا هم ببری.
عشق ، کاشانه ی ما را ، شب و سرما بگرفت.
باز کن راهِ فرارم ، قفسم را بِشکن.
خوابگر بانگِ اذان را ، ز مسلمان بگرفت.
آب از چشمه بیاور ، که سراپا عطشم.
دیوِ حیوان صفتی ، داشتِ خوبان بگرفت.
من بهشتی شوم ار ، گام نهم در پی تو.
برزخِ دهر عصا ، از کف کوران بگرفت.
داغ کن ، شعله تنم را ، همه اشکم کن وُ بس.
غولِ سفّاکِ خزان ، شیفته را جان بگرفت.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما بزرگوار .. سپاس از نظر خیر و خوش آمدگویی شما .. | |
|
درود بر شما بانوی فرهیخته .. سپاس از نظر لطف و دلگرم کننده شما بزرگوار | |
|
سپاس از نظر خیر و لطف بزرگوارنه شما بانوی فرهیخته سرزمینم .. | |
|
درود بر شما بانوی فرهیخته و هنرمند سرزمینم .. سپاس از نظر لطف و بزرگوارنه شما .. | |
|
درود بر شما بزرگوار بانوی گرامی و فرهیخته .. سپاس از نظر خیر و خوش آمدگویی مهربانانه شما .. | |
|
درود بر شما بزرگوار جناب ابوالفتحی گرامی .. سپاس از نظر خیر و خوش آمدگویی مهربانانه شما .. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.