سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 21 آذر 1403
    11 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 11 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۱ آذر

        اشعار دفتر شعرِ سپهر شاعر عظیمه ایرانپور

        عظیمه ایرانپور

        کاش می شد با عبور از مرز بودن های سرد رد شد از ساحل نشینی؛ غرق شد در موج درد دل که در دستان سر
        ۶۶۷ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دستم از دستان پر مهرت رها شد بین راه بعد تو من هستم و تاریکی و آغوش چاه در کنار تو مسیر زندگی خو
        ۵۹۷ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        از مسیر حادثه پرهیز کردن؛ زود بود گرچه می دانم دلم در امتحان مردود بود سمت برکه رفتم اما ا
        ۳۷۰ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آخر به پای خاطره ها پیر می شوم با قصه های فاصله درگیر می شوم خوابی ندیده ام؛ خودم اما شبیه
        ۷۰۶ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برندار از سر من دست؛  نگاهت را  هم درکنار تو به بن بست نخورده راهم از من ای دوست چرا دور ش
        ۳۸۷ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        کمی آشفته حالی می پسندی، خوب می دانم از آن دیوانگی ها رد شدم، قدری پریشانم برای دیدن دریای
        ۵۸۹ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برای دیدن چشمت دلم بهانه گرفت شکست و زیر نگاه تو آشیانه گرفت قسم به بارش ابری که در نگاه ت
        ۶۴۳ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مسیر اشک مرا رو به چشم می بندی تو که همیشه برایم شکوه لبخندی از انزوای قفس ها رها شدی،اما
        ۱۰۰۴ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دلم شکستی و بغض عمیق و سنگینی نشسته توی نگاهم، چرا نمی بینی!؟ چه می شود که به جای عبور یک لحظه
        ۵۶۷ بازدید     ۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        نشستم کنار تو باران گرفت در آغوش باران تنم جان گرفت زمانی که از دور دیدم تو را مسیر سفر
        ۷۷۹ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        فروتنانه قدم زد در امتداد خیابان پناه بردم از آن شب به شانه های بیابان چه اتفاق عجیبی کنار
        ۱۲۹۴ بازدید     ۴۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برگشته ام از راه درازی به امیدی انگار رسیده شب یلدا به سپیدی باعقل نشستیم و دویدیم و پریدی
        ۶۳۲ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برایت می نویسم نامه ای نمناک و نامفهوم و طولانی که معنای تمام واژه های مبهمش را خوب می دانی
        ۳۷۱ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آتش به پای مردی تو سجده کرده و
        ۴۹۱ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        رو به آغوش تو راه پر کشیدن را نبست آن همه سنگی که بر روی پر و بالم نشست هرکدام از زخم هایم
        ۳۶۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        حال دلم بد است ولی خوب می شود امشب به پاس لطف تو مطلوب می شود عقلی که در نبرد دلم را شکست
        ۵۳۷ بازدید     ۴۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        باورت می شد اگر احساس من هم مثل توست با نگاه خیره ات ویران نمی کردی مرا آرزویم "برگ زردی از در
        ۶۱۰ بازدید     ۵۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        حس می کنم گذشته ام از التهاب درد شاید کنار آمده ام با هوای سرد ویران شده تمام تنم در هجوم
        ۵۰۶ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        با گام اعتماد، بیا تا سفر کنیم از سایه  بهانه؛ همیشه حذر کنیم شبهای سرد غصه به اخر نمیرسد
        ۴۴۳ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        همسفر! رفتی و از قافله ها می ترسم زیر آوار شب از زلزله ها می ترسم با جوابی که سکوتت به سؤا
        ۷۲۲ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        خسته از آرامش دریا شدم،طوفان کجاست؟ موج و گرداب و هراس و نقطه ی پایان کجاست؟ در پناه سایه
        ۴۴۰ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دردها بر سر بی سقف قفس می بارند هرکدام آه قشنگی به تنم می کارند چتر را بسته ام ای کاش مرا
        ۶۶۸ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مفهوم ترین ترانه ی پاییزم از خش خش زرد برگ ها لبریزم شاعر که مرا سرود تنها ماندم یک شع
        ۵۹۰ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        می دونم هوای منو داری و به عشق توئه که نفس می کشم تو که باشی حتی توو کنج قفس منم طعم پروازر
        ۵۸۲ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ساده میگویم مرا باور کن ای نیکو سرشت مشق دل راخط چشمانم به زیبایی نوشت هر زمان احساس غم دل را
        ۵۲۱ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ماهی،دل دریایی من آب ندارد باید بروی درد تو را تاب ندارد موجی به تنم نیست،ببین خسته و رامم
        ۱۰۹۳ بازدید     ۷۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سایه ات بر شعرها یم حکمرانی میکند بر سر برج مدادم دیده بانی میکند می نویسم نام پاکت را به
        ۴۲۷ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        گفتی:بسوز ؛ آتش دل، اعتبار توست در انتهای راه زمستان، بهار توست گفتم : اگرچه خشک شده شاخه
        ۶۴۷ بازدید     ۳۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آیینه ای به پاکی قلبت ندیده ام از هر هوا بجز نفست دل بریده ام در انتهای کوچه قلبت نشسته ام
        ۵۳۶ بازدید     ۴۳ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دیشب دل من باز به پایت افتاد آرام شکست و پیش چشمم جان داد امروز که خورشید نگاهت تابید ش
        ۵۵۰ بازدید     ۵۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مردم شهر مرا رنگ خزان می دیدند بر رخ زرد درختان دلم خندیدند واژه از کوه نگاهم فوران کرد ول
        ۶۵۵ بازدید     ۴۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بر تن شیشه ای پنجره ای سنگ نشست پیش چشمان همه ساکت و آهسته شکست در خودش ریخت ولی رو به کسی
        ۵۴۹ بازدید     ۴۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        کنارم هستی اما با سکوتت نشونم دادی از من خیلی دوری نگاهت مثل قطبه،سرد و برفی شبیه کوه ،سختی
        ۹۵۰ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آخر چشم سیاهت سحری می بینم امشب از جانب بالا نظری می بینم در بیابان زمستانی قلبم از دور
        ۵۶۹ بازدید     ۵۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ای تمام هستی و دنیای من ماهتاب روشن یلدای من دست گرمت سرپناه زندگی ست قلب پاکت –ای پدر- م
        ۷۲۲ بازدید     ۱۰۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        زیر چتر باز چشمانت دلم آرام شد پخته بود از آتش دوری، دوباره خام شد آسمان را دیدم امشب دست
        ۷۰۸ بازدید     ۸۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        می توانم با عبور از شب تو را پیدا کنم؟ یا بمانم در سیاهی ، روز را حاشا کنم؟ آسمان پر ستاره
        ۶۱۹ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        هر سرابی به تنش جوشش زمزم دارد ارزش رد شدن از مرز عطش هم دارد سنگ در دست نشستیم که شیطان ب
        ۶۴۴ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        همسفر!رفتی و از قافله ها می ترسم زیر آوار شب از زلزله ها می ترسم با جوابی که سکوتت به سؤال
        ۶۰۲ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دل من سنگ سختی بود؛ اشک تو صبورش کرد درون غار تنهایی نگاهت غرق نورش کرد شب و تاریکی
        ۵۶۰ بازدید     ۴۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ولی هرگز نفهمیدی که درد من دوا دارد در آن سوی کویر غم دلم باغ تو را دارد چرا پنداشتی
        ۷۱۲ بازدید     ۷۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        شعر فریاد مرا ناخوانده از بر کرده ای سوز دردم را سکوتت ساز درمان می دهد ماه چش
        ۸۰۳ بازدید     ۵۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        غروب غربت قلبم! شروع شعر امیدی که از سکوت نگاهم هزار واژه شنید در انتهای سیاه
        ۶۴۲ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        زیر پای زندگی مردم نفهمیدی چرا جای گریه بر مزارم،آه ،خندیدی چرا؟ ای طبیب دردهای بی سرا
        ۱۰۹۰ بازدید     ۷۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سلام آبی ترین رویا،جوابم میدهی آیا؟ ببین افتاده برخاکم،نگاهم میکنی دریا؟ به خاطر داری ان
        ۷۵۹ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آنقَدَر خسته شده دل که فقط می بارد آسمان هم نفسش بغض عجیبی دارد برکه ی شب که دلش مرده و مر
        ۶۶۸ بازدید     ۶۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        از دیدن تو؛ غم شد مهمان دل مادر ای اشک نشو جاری، بر گونه ی من دیگر باید بروی امشب از خانه
        ۶۸۴ بازدید     ۷۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        احساس میکنم که خدا این حوالی است اینجا کنار برگ گل سبز
        ۷۱۸ بازدید     ۸۵ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7