سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 4 بهمن 1403
    24 رجب 1446
      Thursday 23 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        پنجشنبه ۴ بهمن

        غبار تن

        شعری از

        سمیراعزیزی

        از دفتر خاک بی وجود نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ شهريور ۱۳۹۶ ۲۱:۰۷ شماره ثبت ۵۸۸۶۸
          بازدید : ۴۶۷   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        غبار تن
        به نیمه شب ای ماه
        برکن از دل چراغ دیده را
        کو آن شبان  بی گاه
        کجاست آن آرامش نگاه
        بر غبار تن  چشم به راه
        نشسته بر غبار آهن و سیمان
        کجاست آن زخم های نشسته بر جان
        به نیمه شب ای ماه
        با چشم و دل برآ
        غبار دیده ی
        شب های مرا
        گرسته ای تو آه
        در کدامین ره ز ما
        دور می شوی از نگاه
        تاریک کن مرا
        تاریک هرچه را
        تاریک این نگاه
        تاریک آن نگاه
        به خواب 
         فروشم
        تمام آنچه را
        به سکه ای سیاه
        سبکسار
        از فراخ دردها
        بر خیزم از دهان مرگ
        گرسنه باید 
        حال مردار را
        به خواب خفته
        با گلویی پر زنام ها
        بگذار بمیرم خواب مرگ را
        گرسنه یابم
        حال کفتار را
        دمی خفته بر انبوه خاک ها
        از غبار 
        غالیه 
        لختی به جا
        سر برآرم مست از شراب
        مشروع جام ها
        تا به خروش آیم
        بر دهان پوسیده ز
        پرواس ها
        به نیمه شب ای ماه
        از کدامین شب تار برآمد 
        این زخم دل گزا
        افتاده از پی چشمی 
        بگذر از سکون چشمه آب ها
         دل سپارم
        به سکوت سروستان ها
        و زمهریر کارستان ها
        که زخم دل را به دیده باید
        در تن آشوب
         نگارستان ها
        گرسنه می باید بارها
        به چنگ کفتارها
        سکوت
        ماه بر دهان گرگ ها
        پراکنده کنم این درد را
        دهان دره می گشاید
        ز خنده آه
        تا به گرده ی خواب ها.
         
        #سمیرا_عزیزی
        10/6/1396
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۲۱:۱۸
        درود بانو
        زیبا بود
        گرسته ای تو آه خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۰:۵۳
        خندانک
        ...
        سلام و درود بانو عزیزی بزرگوار خندانک خندانک
        میمنت تولّایی
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۳:۰۷
        درود مهربانو
        قلمتون سبز
        فرزین مرزوقی
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۴:۰۹
        سلام و هزاران درود
        بسیار زیبا
        و بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۵:۰۰
        نازنین شاعر
        خانم سمیرا عزیزی
        با سپاس از این اثر پر از احساس
        متشکرم
        سلام
        نادر مسلمی (  ن م قطره )
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۵:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۷:۲۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر بانوی بزرگوار
        زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ۱۹:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3