سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        اشعار دفتر شعرِ صدای خاکستر شاعر فرزین مرزوقی

        فرزین مرزوقی

        حذف می شوم از نفسهایم و پایان می یابد این قداست ناپاک پهن می شوم با ریشه هایم در زیر هزاران وصله
        ۷۷۴۷ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گاه که من خیال آواره ی خویش را از کم بختی خود به قطره های اشک هستم جاری!
        ۹۳۰۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        اگر شبی نگاه تو تو قلب من طلوع کند به پا کنم ترانه ای که دل به تو رکوع کند
        ۹۷۷ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        دلم باران می خواهد به قدر یک جهان امید
        ۵۵۴ بازدید     ۵۳ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        این گاه بیهودگی را در نفس مغموم خویش نشسته ام به عذابی روزانه با نیشتری در حلق اجبار خود
        ۵۰۹ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        پیر کهنه مردی کوژ که گناهش آویزان بود از نگاهش از روزهایی نا جور
        ۶۵۲ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        تمام نمی شود این روزهای بیهودگی گاه که نفسهایم باز بوی مرگ می گیرد
        ۶۳۱ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        پاشنه بر کش تا بتازی بر عقوبت با خرد این زمان را دست بگیری پیش زآنکه بگذرد
        ۵۰۲ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        چو جان بر پیکرم با عشق دمیدند هزاران نکته بر جانم کشیدند به ما گفتن که با عشقی که دارید به
        ۱۲۷۳۸ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        بگذرد این غم چو فردایی شود تا چه آید بر سرم چون آن شود سوخته جانم تا که بس از انتظار می شمارم لحظ
        ۳۸۱ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        چرا با غم  به دنیا آمدم من مگر با تو خدا یا من چه کردم
        ۱۶۷۴۱ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        می جَوید غم ذهنم، با سرابی سر ریز، تو افق  پیرمردی مطرود لحظه مردن را بی دلیل می خندی
        ۱۳۹۷۸ بازدید     ۴۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        نگاهم درد میکرد آفتاب را پشت پلکهایی خسته  و سایه ها بر اضمحلال آن در کوچه های آسمان بر حیات آ
        ۸۱۶۱ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گفته بودم اینبار رهی از عشق به جان می جویم لب هر گل که نوازد دل را، من خدا را پی آن می پویم
        ۵۰۱۴ بازدید     ۴۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        باز نشسته ماه بر خیال من سایه میزند اشک به جان من
        ۳۴۳ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        برخیز و ز این دیده بپرهیز و بر آن باش بر دیده بکش دست و زغفلت به امان باش از خویش بترس و زغفلت
        ۴۰۹ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        من اگر بیش نه مانده بودم باز هم در این بغضواره های روزگار در این مردنهای روزانه نه من اگ
        ۴۸۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        گورستانی چند سخت خنده هایی ولگرد چند درختان چنار آدمایی شبگرد نورکی کم سو بسان پاییز هروله ها
        ۴۱۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        نه از مردن گریزانم نه از این تنهایی به جز اشک خواهم شد در سکوتی که گاهواره عذابی است مرا میخواب
        ۶۱۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ماه اگر تو رو می دید عاشق ودیوانه میشد خورشید برای دیدنت راهی این خونه می شد صدای باد تو گیسوها
        ۹۴۴ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        در عمر چنانم که دلم خونین است در آه بساط شب و روزم این است از عشق گلایه به خدا من نکنم سوزم
        ۴۶۰ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        میل ام آن است خدایا ز گناه پاک شوم جمله از این غم وتردید سوی درگاه تو من خاک شوم
        ۶۴۸ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        در قافیه عمر گمانم نداهایی هست گر گوش به جنبی به جانم نواهایی هست در حیرت آنم که
        ۶۶۱ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        این جان به نگار تو دهم بیشی چند جز زلف تو سجده نکنم دراین بند گاهان به گناه تو به عشق
        ۵۳۷ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ترسم از دیروز است ترسم از خواب گل سرخ به تبی جانسوز است من نمیدانم چقدری به مرگ آغشته ام  یا که
        ۵۳۹ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ترس بر خنجر نیش با خدعه ای خفتان مملو از گناه پهن در سرنوشتی معیوب آواره هزاران روز
        ۶۴۰ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ماه از رخ لیلی سخن از عشق نگفت فرهاد به خواب رفت که کم از عشق نگفت در خواب دوگیتی سخن از یار نب
        ۷۵۹ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        بوکان تنگ بر گردن این خیال چو یوغی از کردار بد سرشت اهرمن، در تاک تمنای نگاهت چه جان
        ۶۰۵ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        هیچکسی مانند من با غم خود تنها نیست اینچنین بود سرنوشت چاره ای جز اقرار نیست
        ۶۰۸ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        هم نشینم عشق را سر پیچ همین کوچه عشق من به عشق رخ تو در گیرم ماه از آن چشم سیاهت به شبم می بارد
        ۵۶۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        (به مناسبت حادثه چهارشنبه سیاه،عزیزانم که جز اشک چیزی بیش برای گفتن ندارم و سالها تا عاقبت برایشا
        ۷۷۰ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        صحبت از عشق نکنم که جهان باز به غم در گیر است گیسوی مه روی ما به عذب باز دراین تحفه عمر،
        ۷۰۷ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        ساکنان این بند ساکنان غصه داستانی به صد عبارت نیم بند دور تر از ماه وستاره اونور شکل زمین
        ۶۱۲ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        فرزین مرزوقی

        تشکیک این تظلم را در خواب آفتاب مرداری به چند به جشن نشسته اند وخنجر به گلوی آسمان را به تزویر
        ۶۵۴ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8