سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        باز نشسته ماه بر خیال من

        شعری از

        فرزین مرزوقی

        از دفتر صدای خاکستر نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۳۶ شماره ثبت ۵۷۹۸۹
          بازدید : ۳۴۳   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرزین مرزوقی

        باز نشسته ماه
        بر خیال من
        سایه میزند
        اشک
        به جان من
         می چکد بهار قطره ای
        به بار
        شخم می زند
        شاخ  روزگار
        کاش یک گلی
         مینشست
        به جان
        پخش می شدش،
         نور آسمان.
        مرگ نمی گرفت
         دست دخترک
        اشک نمیشدش
        کار زارمان
        درس می گرفت
         از سزای خویش
        ناله نمی کرد
        روزگار و نیش
        بست می نشست
        عشق
        سر زمین
        گل مینشست
        بر ،
        آن و این
        قوز نمی جهید
        پشت کوژ عمر
         فقر نمینشست
        بر نگاه و کین
        اشک نمی پرید
        بر خیال من
        اشک نمینشت
        بر دل وطن
        دست میرسید
        سهل و آنچنان
        پاک میشدش
        فقر از جهان
        میدوید به جان
        کودکان و پیر
        خنده مینشست
        بر لبانی سیر
        کاش آسمان ابری تازه داشت
        مچکید ازش
        گل به جای خاش
        میدوید
        چنان
        دخترک به جان
        سوت می کشید
        ماه و آسمان
        برق مینشست
        بر عذاب و فقر
        شادی مینشست
        بر سرا و تخت
        این غصه باز
        یک ترانه شد
        اشک میچکید
        یک بهانه شد
        چون غم از دلم
        شعله میکشد
        این گلایه هم
        ضجر می کشد
        جان می دهم
        چون برای دوست
        عمر هدیه ایست
        کز سرای اوست
        خیر پیشکش
        عمر پاکتان
        پاینده باد
        ایرانمان
        فرزین .م
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۲۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۲۱
        با سلام و هزاران درود
        از حضورتان خرسندم مهربان
        خیلی ممنون و سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۳۵
        درود برشما
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۴۱
        سلام و هزاران درود استاد انصاری عزیز
        بسیار خرسندم از حضورتان مهربان
        و چشم به راه آثار برجسته و زیبای شما
        درودها بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        جمعه ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۴۱

        شاعر فرهمند
        جناب فرزین
        با سپاس از خلق این اثر موزون و معنا گرا
        سلام
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۴۱
        سلام و هزاران درود استاد پارکی عزیز
        بسیار خرسندم از حضورتان مهربان
        و چشم به راه آثار برجسته و زیبای شما
        درودها بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدابراهیم میری ((سید))
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۱۵:۵۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۲۱
        با سلام و هزاران درود
        از حضورتان خرسندم مهربان
        خیلی ممنون و سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۴۲
        درودتان 🌹🌹🌹
        فرزین مرزوقی
        فرزین مرزوقی
        دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۱۸
        با سلام و هزاران درودمهربانو
        از حضورتان خرسندم مهربان
        خیلی ممنون و سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4