يکشنبه ۲ دی
تراز شعری از فرزین مرزوقی
از دفتر صدای خاکستر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۳۴ شماره ثبت ۵۶۴۲۴
بازدید : ۷۱۱ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب فرزین مرزوقی
|
صحبت از عشق نکنم
که جهان
باز
به غم
در گیر است
گیسوی مه روی ما
به عذب
باز دراین
تحفه عمر،
بی سبب
از کم یار
تا ابد
دلگیر است.
مرده باشم
که لب غنچه عشق
به غمی اشک بریزد به ابد
و دلش قوز کند
و خدایش
پشت این هستی عمر
در
کجاوه گشاید
با اشک
و بگوید محکم
که جهانم این است؟
که سر عشق
به دار
آویختن
سوسن از باغچه
بردیدن گردن
و بهای دوستی
اشک بد مستان بود
روی کوژ
طاقچه پیر حیات
که بساطش
به جزچند خطی
که غلط املاء شد
تحفه ای بیش
برای
بودن
عشق نداشت
صحبت از بودن نیست
صحبت از
گم شدن آدم بود
صحبت از
کشتن این
فلسفه
ماندن بود.
من به اشک باز گفتم
روز این عمر
تراز نیست به خدا
این جهان کج شده است
و اگر میبینی
غنچه ها
می میرند
این دلیلش این است
روز این عمر
تراز نیست
به خدا.
فرزین.م
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و درود بانوی مهر مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود بانوی مهر مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود استاد گرامی مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود دوست گرامی مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود استاد گرامی مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود استاد گرامی مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
|
با سلام و درود بانوی مهر مقدمتان گلباران خیلی ممنون و سپاس | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
که لب غنچه عشق
به غمی اشک بریزد به ابد.......
بسیار زیبا
درود شاعر ارجمند