شنبه ۱ دی
اشعار دفتر شعرِ سپید شاعر مهدیه میرزایی
|
|
رود را نگریستم
تا خودم را ببینم
سنگسار اش کرده بود
کودک بازیگوشی
و آه نجابت در آیینه ی ایمان مکد
|
|
|
|
|
همچنان باختم غصه را، تو آغاز شوی
لب باغچه ی دل بنشینی و همساز شوی
روزهای تنهایی و تکرار را، قدم زن
|
|
|
|
|
صدای موسیقی می آمد
از پرچین گل های نرگس
دانه های باران میرقصیدند
شوق داشتیم از زمین برخیزیم
ولی
|
|
|
|
|
اشیا در اتاق غرق می شوند
آسمان در حیاط
و ماهی در رود خانه
و کفشی در جاده
....
افتادن برگی
برگ
|
|
|
|
|
رنگ قرمز خون
طبیعی است
اما هیچ زخمی، طبیعی نیست
ستاره ی قرمز به خوابم نیامد
شهاب سنگی شد
|
|
|
|
|
که همش دلواپست باشم
در دنیام باشی و من
از دور تماشای لبخند و
حس عجیب ات باشم
تو بگو باشم چون
|
|
|
|
|
چه کسی می خندد
در شاخه های احساس؟
عطر نیلوفرینِ شبنمِ پگاه
یا گاهِ ظلمتِ قطره های اشک!
|
|
|
|
|
اشک ها را روی کیک می چینم
طــعـمِ گـــس دارد لبخــند مــا
گــره می زند با روُبــانِ سرخ
|
|
|
|
|
تکرار نمیشود
خیره سری هایمان که
دور حوض می چرخید
سرخ..
|
|
|
|
|
کنار رفتنت نشسته ام
نبض قلم به صفحه ام
که شوق می کشد به لحظه ام
واژه به واژه وصف تو
کنار شوق غ
|
|
|
|
|
چیزهای زیادی هست
که در فراموشی
دودشان می کنم
مثل تبسم هایی که
می توانست
در گل های آب
|
|
|