سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- طولِ شب ۲- ☄️ شب یلدا☄️ ۳- بمکید ۴- سه شعر کوتاه ۵- کفر و دین .. ۶- برهوت افق ــــــــــــــ(کاخ برگ) ۷- ...بازار جیگر... ۸- فال حافظ🤍 ۹- درمان ۱۰- رباعی حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزشنبه 1 دی 1403 21 جمادى الثانية 1446 Saturday 21 Dec 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۲۳ شاعر این شعر را خوانده اند
منیژه قشقایی،حوریه دردانی حقیقی،گلاله محمدیان،سحر غزانی،عباسعلی استکی(چشمه)،محمد جواد عطاالهی،طاهره حسین زاده (کوهواره)،عسل اسدیان،مانا جمشیدی ( مهرداد )،دانیال شریفی ( دادار تکست )،مهدیه میرزایی،سیده شهربانو حاتمی،محمد باقر انصاری دزفولی،سارا شیخ محمدی ( دیانا )،پژمان بدری،بهروز عسکرزاده،حسین راستگو،ابوالفضل زندیه شاهین،مجید قلیچ خانی،رسول علی محمدی،فرهاد شریف،مجتبی شهنی،مهدي حسنلو
نقدها و نظرات
 يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۲
درود مهدیه جانم  دوست مهربون من😍 با شعر قشنگت اشک را در چشمانم حلقه زدی  خیلی زیبا بود عزیزم مخصوصا اخرش  زندگی بماند در نوبت بعدی هنوز زنی در ساحل تمنا بالا و پایین میپرد قلب اش که دریا منجلاب مرداب است.. همیشه به شعر و عشق بمانی   گلهای آفتاب گردان پیشکش شعر زیبایت 🌻🌻🌻
 يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۰۴
************* به ساقه سیمین احساس سوگند نماز برده بودم بر عشق که خوشه ی لبانم تاکستان اندوه شد و شراب در شریان هایم خشک شد تا بگویند زندگی بماند در نوبت بعدی ************** درود مهدیه مهربان بسیار زیبا و پر احساس لذت بردم نازنینم موفق وپیروز باشی ******************* ماه اگرچه کامل است لیک برای دلبرش پنجره باز هم نکرد وقت نماز هم گذشت راز و نیاز هم نکرد لیک خدای مهربان درب نبسته باز کرد قلب شکسته ی مرا مملوِ از نماز کرد من همه محو صحبتش او سرِ خنده باز کرد چشمِ ترم به شانه اش لعلِ لبش مَجاز کرد ...  
 يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۳۴
سلامو اما شعر و هنوز زنی ...... این زن را میشناسم قرنهاست . . . برای بدنامی مانا و تو همین تو با تمام لنگی ات به طمع تاجی که بر تارکت بگذاری تن تاریخ را تازیانه زدی یا او که جگر بنگال را به دندان گرفت به هوای کوه نور !!! و آن کینه جوی مکار که کیفور از آه دختران تفلیس بود ... من هیچکدامتان نبودم و چنین بدنام ستارگان شدم که هنوز به کین و غیظ نیوشندگان شعر مانا به نفرینم نماز شب می خوانند !! تنها مردی بودم به ابعاد یک شعر که جهان را فراموش کردم تا نام زنی را به یاد آورم که از سینه اش صمغ تردید میتراوید و چشمانش آبشخور اندوه بود و هرگز ندانست که حرمت میهمان تنها تکلیف این ترانه هاست ... آه ندانست و شعر من و اشک او به هامون هیچ پیوستند .... دزفول 8 تیرماه 98  يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۰۹
زیبا و دلنشین بود لایک شد شعرتون دوست عزیز👍🌹  يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۳
بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمانغمه خوش شنوم شاد شوم از ته دل گوییامهدیه ءما با قمرش در هنر است
 دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۵۹
سلام و عرض ادبعجب شعری بود ممنون از این که می سرایید شعر شما لایق توجه بیش از این است - واقعن سایت های شاعری دارند به کجا می روند؟؟؟؟؟ عذر می خوام که درد دل گفتم زیر شعرتون. این سایت رو دوست دارم و به همین دلیل اینجام. خیلی خیلی زیبا می سرایید واقعن خاص و زنده خاصیتی که بسیار کم می بینم
 سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۵۶
به به بسیار بسیار زیبا و غمگین چقدر خوب احساستان را منتقل کردید برایت یک دنیا پر از شادی آرزو میکنم بانو میرزایی عزیز پیروز و پایدار باشید
 جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۱:۳۴
 يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۰۹
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کردومهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت روزی که کمترین سرود بوسه است وهر انسان برای هر انسان برادری ست روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند قفل افسانه ییست وقلب برای زندگی بس است روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی روزی که آهنگ هر حرف،زندگی ست تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم روزی که هر لب ترانه ییست تا کمترین سرود،بوسه باشد روزی که تو بیایی،برای همیشه بیایی ومهربانی با زیبایی یکسان شود روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم ومن آن روز را انتظار می کشم حتی روزی که دیگر نباشم درود مهدیه عزیزم زیبایی غمگین سرودی ، امیدوارم لحظه هایت مملو از عشق باسد که خود به تنهایی همه ی دلیل های بودن است...
يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۳۲
درود مهربانو عالی بود و شراب در شریان هایم خشک شد تا بگویند زندگی بماند در نوبت بعدی هنوز زنی در ساحل تمنا بالا و پایین میپرد قلب اش که دریا منجلاب مرداب است.. تا عمر دارم باید ببارم در دیوانگی به یاد خود نیارم که چه گذشت بر شریان های پرتپنده ی قلبم
دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۱۶
زندگی بمانددرنوبت بعدیهنوز زنی درساحل تمنا بالا و پایین می پرد قلب اش درود مهدیه ی عزیزم
جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۳۶
تولدت مبارک ماه بانوی آبانی برات بهترین ها رو آرزومندم خورشید باشی و بتابی الهی آمین . دوست دارم مهدیه ی عزیزم
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
علی نظری سرمازه
محمد شریف صادقی
وحید سلیمی بنی
محمدرضا آزادبخت 
داود داروغه 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد
موفق باشید