سه شنبه ۱۲ تير
|
|
پاییزامد...!
فصل برگ های زردی که صدای خش خش وخردشدنش درزیرپای عابران به گوش میرسد
|
|
|
|
|
دالونجا ائللری گزدیم دیار دیار نازلیم
گورم او گوزلری من چکدیم انتظار نازلیم
سنون خیالون ایله هر گئ
|
|
|
|
|
وقتی آسمان
برای فردایِ جاده ای
که تو رهگذرِ آن هستی
قرار بارش برف گذاشته
|
|
|
|
|
الھی، مرا به خود وامگذار
رھايم مکن، دستم بگير،
|
|
|
|
|
گاه و بیگاه ندانسته به داوری می نشینیم...
|
|
|
|
|
دل... بگذشت
**
خرّم آن هست، اگر هست ز مستی بگذشت!
خرّم آن مست، که مستانه ز هستی بگذشت!
|
|
|
|
|
دفتر شعر و غزلم
پر شده از ترانه ات
|
|
|
|
|
چشم را مي بندم و با خود تجسم مي كنم
|
|
|
|
|
گريان مباش كه در انبان فقط زر است
ليكن مجال ديدن زرگر گذشت و رفت
|
|
|
|
|
با نمک بر زخم هایت باز ، مرهم می زنند
هرزه های بی صفت ، از عشق هم دم می زنند
|
|
|
|
|
به حضرت بارن قسم
اگر این بار
بروم
دیگر مرا نخواهی یافت
|
|
|
|
|
خدایا لحظه ای از خاطرت دورم نگردان
|
|
|
|
|
شیرین من سکوت تو حتی شنیدنی ست
|
|
|
|
|
اگرباشی دیانت اعتباری تازه خواهدیافت
مسیرکهکشانها هم مداری تازه خواهد یافت
حقیقت واضح وروشن شود ما
|
|
|
|
|
یک بار هم که شده
بگو دوستت دارم!!!
|
|
|
|
|
سکوت می کنم و عشق در دلم جاری ست
و این شگفت انگیزترین نوع خویشتن داری ست
|
|
|
|
|
ارچه من این رشته را سرشته ام با کمال
مقراض این روزگار ب
|
|
|
|
|
خوشترین نغمه ی توحید نماز است نماز/
جلوه ی دولت جاوید نماز است نماز ....
|
|
|
|
|
بر تَنِ ثانیه ها
پوشیده شد خزان ِ حزین
|
|
|
|
|
الهام شعر من ولی همیشه ماندنی است...
|
|
|
|
|
یارم دوباره با دلم نامهربانی میکند
وقتیکه سرشارم زغم او شادمانی میکند
|
|
|
|
|
دلم لبریز از عشق است از این بهتر نمیخواهد
به دامانم سر یار است سری دیگر نمیخواهد
|
|
|
|
|
بار دگر شب بر زمین ها سایه گسترد
آرام شد غوغای این دنیای پردرد
|
|
|
|
|
گاهی به شهر آرزوهایم قدم بگذار
آهسته ؛ نم نم ؛ مثل لبخندی پر از معنا
درگیر احساسات مردی ساده ک
|
|
|
|
|
در اينجا من و خلـــوت و اشك و آه. / در اينجا من و شمع و شب، شعر و ماه.
|
|
|
|
|
ز اشگ ِ دختران ِ کرد ِ کاوانی :
چه میدانی ؟
|
|
|
|
|
تربتی پاک تر از تربت ایثار تو نیست
|
|
|
|
|
زلیخا ،
آشفته در بازار ،
حراج میزند افکارش
|
|
|
|
|
شب از تاري گذر كرد و دلم افسانه ميخواند
نمي دانم چرا هر جا مرا ديوانه مي خواند
|
|
|
|
|
میر دل شُده آماج غـم ز تنهائی
فغان سـینه عــیان شد چر
|
|
|
|
|
دور از کنجِ لبت همدمِ صهبا شده ام
|
|
|
|
|
فکر و ذکر وهمه ی هوش وحواسم شده تو !
|
|
|
|
|
معنی دوست داشتن . به هیچ زبانی نبود
|
|
|
|
|
مرا به فصل خزاني قباي تيره مپوشان...
|
|
|
|
|
خورشید به وسعت دلم، تابیده
|
|
|
|
|
یه روزی توی این دنیای خاکی...
|
|
|
|
|
ز گل وفا مطلب که او زاده خار است
|
|
|
|
|
زنگ تفریحی میهمانم باش
..........................................
..............................
|
|
|
|
|
دارم تمام می شوم از رویای سخت زن/
انگار تنش از دردهای عمیقی شکسته است/
در بینِ راهِ جدایی صدا می ک
|
|
|
|
|
برای عزیزانی که بی ادعارفتندتا ما بمانیم.
|
|
|
|
|
چوماهی او حیات از آب دارد کجا این تشنگی را تاب دارد
صدای گریه اصغر بلند است
|
|
|
|
|
کاش امروز ناصر اینجا بود
شور و شعر و ترانه بر پا بود
|
|
|
|
|
سکوت
فاجعه ای بیش نیست ....
|
|
|
|
|
پائیزه و سرده
برگ درخت زرده
نگاه بی پرده
نکن روی نرده
|
|
|
|
|
سرزمين مادری
در جاده های گداخته فرزندان با قلب خاكستر ميروند
در جاده های قهوه ای پدران دست در خاكس
|
|
|
|
|
دل به دلم نام دل جان شد
خاطر مهرش به دلم فریاد شد
مرغ دلم به عشقش پرواز شد
|
|
|
|
|
بزن بارون که پژمردم
چرا با اون قسم خوردم
تو پاییز همین خونه
بزن بارون دلم خونه...!
|
|
|
|
|
محتاج بارانم ببار ای اشک
در گیر گرگانم ببار ای اشک
در طالعم ثبت است دلتنگی
اکنون که خواهانم ببار
|
|
|
|
|
بی بهانه ترین بغض گریه ام
|
|
|
|
|
آبستن دردی غریبم با که باید گفت
|
|
|
|
|
غم را دگر رها کن و با ما بگو بخند
هرچند دلشکسته و تنها بگو بخند
|
|
|
|
|
دردا کشیدم از دستت مدام
عشقت رو خواستم ، واست من گدام
داد زدم تو رو ، گرفته صدام
|
|
|
|
|
به اطراف چشمم نمی افتاد
چشمانم پاک بود ..
صادقانه میگویم همه در خواب بود
راه من راهی صاف بود
|
|
|
|
|
می کنی تا کی وفا ای دل تو با آن بی وفا
|
|
|
|
|
دره ها و برگ و بار باغ ما ، غــــــزل شدند
رقص و ناز لاله ها ، نشــــــانه از ازل شدند
|
|
|
|
|
آمدی گفتی: سلام آقا سلام / گفت آن شاطر که دیگر نان ندارم، با سلام
|
|
|
|
|
آنقـدر خوانـم مَهَ م، تا از محاق آید برون
|
|
|
|
|
خوشم از این که دلم یاد خدارا دارد
جز خدا هرکه بُود خواهش بیجا دارد
|
|
|
|
|
,ووقتی که خوابم نمیاد عگس چشاتو میکشم
شبا در آرزو دیدنت حسرت خواب میکشم
مثل گلای تشنه لب
|
|
|
مجموع ۱۲۵۱۱۴ پست فعال در ۱۵۶۴ صفحه |