چهارشنبه ۱۲ دی
اشعار دفتر شعرِ وسعت تنهایی شاعر الهه معین زاده (نسیم شرق)
|
|
روزهای سرد
روزهای سراسر تکرار و سرد
با التهاب دردی کهنه
|
|
|
|
|
طعم گَس نامهربانی ات را
با لبخندهای ملسم
هضم می کردم
|
|
|
|
|
باد
همبستر مردگانی ست
که زمین را
قبل از خواب
لیسیده اند
|
|
|
|
|
جایِ تو
عکسِ تو در قاب
به من می خندد
|
|
|
|
|
در آستانه ی دردی مبهم ایستاده است
|
|
|
|
|
سرد بود هوا
و دستانم
طعمه ی جیب های رهگذرانی شد
|
|
|
|
|
مثل پاییزی که خُشکیده میان شهرها
مُرده ای بی سرزمینم در میان قبرها
|
|
|
|
|
درد
که با هر زبانی
تنها یک مفهوم داشت
"درد"
|
|
|
|
|
بر تَنِ ثانیه ها
پوشیده شد خزان ِ حزین
|
|
|
|
|
دلم گرفته آقاجون
اسیر گنبد طلام
|
|
|
|
|
در این تنهایی مفرط
دارم هر لحظه می میرم
خفه میشن همه بغضام
از این خاموشی دلگیرم
|
|
|
|
|
آری چنین نوشته شده بر پیشانی نسیم
|
|
|
|
|
تنهایی
انعکاس عریان دست نخورده ای ست
|
|
|
|
|
عجب تقدیر گریانی نشسته پشت پلک شب
|
|
|
|
|
بوی مرگ آرزوهایت می آید...
|
|
|
|
|
خدای خاموشی ها
افق را محو کرد...
|
|
|
|
|
در ازای شکستن
عمیق تر شده اند...
|
|
|
|
|
من
آخرین آواز ققنوس در آتش ام
|
|
|
|
|
تمام روزهای من
بی تو خاموش
|
|
|
|
|
از چشم کدام ابر نگاه میکنی مرا؟؟؟؟؟
|
|
|
|
|
تو ای مستانه ی خوشرو
بیا در خواب های من.
|
|
|
|
|
به صلابه می کشد
پرنده ی همیشه غمگین درونم را
|
|
|
|
|
آه ای صدای تکیده
در دل زخم خورده ی زمان
|
|
|
|
|
قلبش شبیه آسمان دشت می مانَد
گاهی گرفته گاه مثل ابر می بارد
|
|
|
|
|
من از عادت تکراری دوست داشتن خسته ام
|
|
|
|
|
آن روز
بوسه های باد
نام مرا به یغما خواهد برد
|
|
|
|
|
دست تقدیر گلی را برچید
غم تنهایی ما را افزود
|
|
|
|
|
به کمینم نشسته بود
باورهایی که تو را مغلوب رذیلت کرد
|
|
|
|
|
"یوسف گم گشته "ام باش که می آیی.
|
|
|
|
|
حوصله ام را سر می برند
کلاغ های سرگردان نا آرام
|
|
|
|
|
سپیدگویی من
رقص واژگانی بود
که
اقیانوس ها در تو غوطه و
|
|
|
|
|
گویی خدا خواب ست در این شهر
|
|
|