قبل از اینکه
مسلمانت کند
گازت زد
طعم خوبی داشتی
رهایت کرد!
شیطان خندید
زنجیر به پایت کرد.
پ.ن
شمع ___ها از پی !انسان گشت پدید
پروانه ها تاختند
سر به سجده انداختند.
2-
شده ام روز
شمع ها خاموش !؟
از آسمانم می چکد
مهتاب هنوز.
3-
بگذار بخوانند
ترنم انگشتان زیبایت
آخرین سکوتم را بر لبانت .
عشوه نسیم می شود ...
گرداب، گودی می اندازد
بر گونه هایت...
قدح گیرم در دست،
شاهدی میشوم افتاده در چاهت...
مست میکند،
یوسف_ این چاه....
پادشاه دو عالم میزند شلاقش!
زلیخا ،
آشفته در بازار ،
حراج میزند افکارش....
حبس میکنم انفاسم ؛
تا بوسه زنم بر لب هایت.
بداهه
لندن انگلستان